Date Range
Date Range
Date Range
سری دوم دل نوشته های یک جوان در دوران میانسالی! آژانس شیشه ای همچنان تنها فیلم ارزشمند دفاع مقدس. با گوشی مشغول صحبت با دکت. یون و امضا کردن یکی درمیان آنها! یادم باشد گهگداری درخواستهایی که ارجاع داده ام را چک میکنم تا کار ارباب رجوعی زمین نمانده باشد. صدای دویدن و جیغ و داد دختر بچه ای می آید. بار دیگر صدای دختر بچه! آنهم طبقه دوم ساختمان اداری دانش.
تا اطلاع ثانوي منزل جديد ما اينجاست. نزدیک به یک سال می گذرد که درآتشی سوزان می سوزم. کم تر شبی است که بدون آب دیده به خواب رفته باشم وآه های آتشین قلب و روح مرا خاکستر نکرده باشد. ولی عاقبتش به آتشی سوزان مبدل شد که وجودم را خاکستر کرد. احساس میکنم تا ابد خواهم سوخت.
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم. من یه مدت بدلیل گرفتاریهای کاری فرصت نکردم بیام و آپ کنم. از همه دوستان خوبی که تو این مدتی که نتونستم بیام بهم سر زدن و کلی بهم لطف داشتن خیلی خیلی ممنونم. تو مرا با غزلی ناب به شعرت خواندی. یه بار دیگه اومدم با غزلی ناب که تقدیم می کنم به همه دوستای نابم که تو این مدت بهم سر زدن و منو از یاد نبردن. تو مرا با غزلی ناب به شعرت خواندی. با دو چشمان پر از خواب به شعرت خواندی.
La position des blocs a été enregistrée.
لحظه ای هم با ما بمان. گاهی سکوت خویش میشکنم چون تو اینجایی. گاهی برای تو می سرایم چون تو اینجایی. گاهی بجای یک و دو و سه و هشتاد. گاهی بجای سکوت و سرایش و سوزش. به روبروی خود مینگرم چون تو اینجایی. چون تو اینجایی می شوم پرحرف. روا بود که گویند قلمش ساده است اما. روا نبود که نگویم چون تو اینجایی. صنایع ادبی شیوا کند نوشتن را. خدای منم با محبت به راهت خواند. چون تو آنگونه برفتی! معروض به التماس دعاییم.