بزرگترین ارزویم این است کوچکترین ارزوی تو باشم. از جاده گذر میکنی و منو نمیبینی. دیوونه شدم بگو چرا پیشم نمیشینی. با رفتن تو شب از ستاره دور و خالی. از خندۀ من نمونده چیزی یادگاری. بگو چرا رفتی و نموندی دلم نمیخواد که بیایی. بگو سهم من چرا این شده. نوشته شده توسط aria hmishe tanha در جمعه 28 بهمن1390. چرا عشق ما روز به روز كم رنگتر ميشويم. چگونه عشق به مرور كمرنگ مي شود يا از بين. عدم انعطاف پذيري نسبت به مسائلي كه در .

خيلي وقت بود كه به خدا گفته بود. راهي از رنج و عشق وصبوري. هر قطره را لياقت دريا نيست. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به اسمان رفت. و هر بار چيزي از رنج و عشق و صبوري اموخت.

از من است این غم که بر جان من است دیگر این خود کرده را تدبیر نیست. ادما از ادما زود سیر میشن ادما از عشق هم دلگیر میشن.

com در زمینه ملک 110 فعالیت دارم www. تدبیر کند بنده و تقدیر ندادند. تدبیر به تقدیر خداوند چه ماند. بنده چو بیندیشد پیداست چه بیند. حیلت بکند لیک خدایی نبداند . تدبیر کند بنده و تقدیر ندادند. حیلت بکند لیک خدایی نبداند. به یه آغوش بی منت. که وقتی تو اوج تنهایی هستی.

خاطراتی که با آلزایمرم مست می کند! دیشب عروسی بود در داخل کندو. هرکس که دعوت داشت آورد یک کادو. گلبرگ های سرخ یک فرش ماشینی. با اولین پرواز ماه عسل رفتند. ماه در عسلی چشمانت تمام شد.