Date Range
Date Range
Date Range
Sunday, January 11, 2009.
من غریب افتاده ام ای مرد. تلخ می خندد کسی درمن. بادمی پیچد در گلوی خویش ومن . تلخ می ایستم در مسیر باد. می بردمن را زخویش خویش . این مسیر پبچ در پیچ. می خراشد پای من را دوست. ای تو تنها همنشین این غریب آباد. تلخ می خندد کسی در من. می شود آیا به دریا زد. می شود ایا به طوفان گفت. من غریب افتاده ام ای مرد. می هراسم زین غریب اباد. تلخ می گریم به یاد خوش. کمی آسمان می نوشیدی! نوشته .
چه خوب می شد اگر اشکهای من اثری داشت. نبودنت به کدامین زبان زنده ی دنیاست. که هر چه ترجمه کردم عذاب بیشتری داشت. همیشه رود سر راه خود به دامن دریا. به سبزه ها به درختان خسته هم گذری داشت. وگرنه راه به مردابهای بی ثمری داشت. پس از تو آه زمینگیر شعله های سیاهم. غزل به امنیت چشم تو فرود میامد.
و بعد فرو میافتم در مسیر یک چشمه. دنیایم لبریز از رویای مرتفع توست. 2 روادید رویا و روسری بنفش. بهشت را به چشمهایت پیوند خواهیزد. گفتی که مرا عذاب خواهی فرمود. مدتها قبل آغاز شدم از گل سرخ. آش پشت پا درست ميكنم براي خودم.
بجز هنر که تاج سر آفرینش است دوران هیچ سلطنتی پایدار نیست. ضمن عرض تشکر وسپاس از تمامی شما سرورانی که همیشه لطف داشته و مارا مورد محبت خود قرار داده اید به اطلاع شما عزیزان می رسانیم که در راستای شروع به کار رسمی خانه ی موسیقی پاوه. خانه موسیقی پاوه از آقایان یاسر حاتمی. بدلیل زحماتی که در این راه متحمل شده وهمچنان یار ویاور ما هستندنهایت تشکر وقدر دانی را بعمل می آورد.
سوگنامه ی شیرین و فرهاد. در حوالی این کوچه ها. شعر و داستان کوچه ها.
قطار بی مسافر شعر - ترانه و. باکتاب تو از یادم نخواهی رفت و . که شعرهای چندسال اخیررا باخود دارند نفس تازه میکنم. کلک خیال انگیز مجله روزهای زندگی را با شعر های شما روشن نگاه داشته ام. نجوا هوای تازه ی زندگی من است این دلتنگی ها برای اوست. دختر من یه قالب جدیده. قافیه بی قافیه بی قافیه. مثل غزل با غم من صمیمی. هنوز نمی دونه غمای مارو. تو چشم آدما پر از گناهه.
این سایت جدیدترین اخبار و به روزترین مطالب را منتشر خواهد کرد. به سایت خبرهای جدید خوش آمدید. عکس احسان خواجه امیری و همسر و فرزندش. تصاویر احسان خواجه امیری و همسر و فرزندش. تصاویر احسان خواجه امیری و همسر. احسان خواجه امیری عکس جدیدی از همسر و فرزندش منتشر کرده است که در ادامه ان را مشاهده می کنید. در سن یازده سالگی به طور جدی با آکوستیک کردن اتاقش تصمیم به ساخت موسیقی گرفت.
آخرین برگه از دفتر خاطراتم. به دلایل شخصی می خوام دیگه اینجا چیزی ننویسم مثه یه دفتر خاطراتی که برگه هاش تموم میشه و می ذارم توی جعبه ی خاطراتم. این وبمو خیلی دوست دارم چون ازش لذت می بردم یادمه پست اولمو توی خرداد گذاشتم ۱ نصفه شب بود. اولین نظرمم ۳ بود از محمد که کلی باهاش حال کردم. از پست هام شهریور ۸۹ سخت ترینش بود و ۲ماه پیش وقتی نتم می خواست قطع بشه. قشنگترینش فکر کنم تولد محمد باشه خودم باهاش حال می کنم بقیه رو نمی دونم.