Date Range
Date Range
Date Range
و سلولهایم از گلوله عبور کردند. تکه هایم را جمع میکنم. به تو پرت شده ام. و گلوله از سلولهایمان میگذرد. چشمانم را به آب دادم. موج به موج عبور کردم. تو در اسکله های دور دست. که توری خسته را به دهان گرفته بودند. و تنم را به تور میزنم. خودم را توی صدای جاشوها غرق میکنم.
دلی داریم و دریای غم تو. انا لله و انا الیه راجعون. به یادت داغ بر دل می نشانم. ز دیده خون به دامن می فشانم. به یادت ای چراغ روشن من. زداغ دل بسوزد دامن من. تو خورشیدی و من شبنم چه سازم. نه تاب دوری و نه تاب دیدار.
خاطرات و دلنوشته های جاماندگان قافله ی عشق. در روز ۳ خرداد روز آزاد سازی خرمشهر چه گذشت. همسفر عشق مرتضی ولی نژاد. الحمد الله الذی جعلنا من محبیکم. افسران جوان جبهه جنگ نرم.
دستهایم به آرزوهایم نرسید آنها بسیار دورند اما صدایی بی مهابا در دلم میگوید امیدی هست خدایی هست. مشغول آب و دانه بگردد كبوترم. شير حلالي كه خورده ام. روزي اگر زخون شما ساده بگذرم. دختری از خطه گرم و خاطره انگیز دختری از شهر آسمانی از خرمشهر. مرد خوبی ها خسته شد. شهردار خرمشهر از اهواز آمد. خدایا اگر بنا بر این است که خرمشهر در دست دشمن باشد مرگ حاج احمد را برسان. شلمچه مثل یه روز جمعه. عکسهای زیبایی از نذری دادن مردم خوب شهرم.
Imagen del pintor surrealista Jim Warren. Jueves, 13 de junio de 2013. Y el sonido acompasado resonó en la estancia cual cascada cristalina, la flexibilidad de su cuerpo quedo acurrucada sobre el escenario, mientras, el graderío quedaba mudo de emoción. Lunes, 10 de junio de 2013.
And all you can do is go where they can find you. Sunday, October 10, 2010. Yes, the balance becomes a challenge. I just need to figure out how to find peace in the moments between the projects and papers and deadlines. Last week I found myself sitting in my car between classes, closing my eyes, and just listening to one song.
که او هم نوش میخواهد. عاشقانه هایم را بگذار پای سادگیم. حتی یک نگاه هم زیادیست . زندگی کن و لبخند بزن به خاطر تمام کسانی که با لبخندت زندگی می کنند . بالاخره 4 ترم متوالی و فشرده و فوق العاده سنگین تموم شد! همه ی د.
Неделя, 26 април 2009 г. А и пропуснах да спомена - синът ми понастоящем е с една топка! Събота, 25 април 2009 г. Четвъртък, 23 април 2009 г. Вторник, 21 април 2009 г. Yet another day at the office. Имаме си и чикийка хахахаххаха. Айде, че поредното балканско село остана без интернет и ще трябва да се намеся.