Date Range
Date Range
Date Range
هر روز و هر روز هر چند ساعت یکبار. و همان هر چند ساعت یکبار سر زدهام که ببینم کسی کامنتی ننوشته است. اینبار لطف خدا بود که فقط یکسال از آرشیو نوشتههایم نابود شد. کنار آتش کوچکی که با سایههای روی دیوار فیلسوف شوم.
کاش یک شب کوهها طغیان کنند. راه های دور را ویران کنند. مسئول دفترش که زنگ زد درمانگاه بودم. مادر را برده بودم دکتر. فردایش تماس گرفتم حال مادر را پرسید . گفت کاری اگر از دستش بر می آید بگویم. گفت باید بیایید اینجا فرمها را پر کنید. گفت بگوئید کی می آیید راننده ام را بفرستم دنبالتان. بعدتر با خودم فکر میکردم شاید آن زمان پیشنهاد ازدواجش را قبول میکردم بهتر بود.
داغ اینکه نمی تونم محکم توی آغوشم بگیرمت و صورتت رو بوسه بارون کنم. این دو روز با من سرسنگین بودی قهر بودی. غرورت اجازه نمیده با من حتی روبرو بشی و من بی نهایت دلتنگ توأم. از دور به چشم های قشنگت نگاه می کنم و از شهد شیرین اون چشم ها می نوشم.
آرزو دارم بدانم صاحب آن سایه کیست. بلاگفا اون زمان پر سرعت بود اما باز شروع کرد به خارج شدن از دسترسی های ممتد. با این حال اینجا بودیم و به موازات هم در میهن بلاگ بودم. میرم منزل جدیدم در میهن بلاگ.
نوشته اي براي ضميري كه مي خوانمش. يادداشتي براي يك من كه روبرويم مي نشيند و تو خطاب مي گيرد . صداي جيغ زني در هوا احساس بطالت مي كند. ما هر سال سر درس انش.
Stade Toulousain et Stade Français en force.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Je me sens bien dans ces moments là, je suis heureux.