Date Range
Date Range
Date Range
شاید همین روزها کوچ کنم به سرزمینی که هیچکس در آن نباشد. و اکنون درست مقابل پله اول رویاهایم قرار دارم. دنیایی نکبت بار که همه درآن تصمیم گیرنده و من تماشاگری هستم که سرنوشتم در دستان دیگرانست! گاه دلم میخواهد بلند شوم. نردبانی که حاصل رویاهای محالم است را به آسمان گذارم و به دیدار خدا روم.
دلتنگی هایم را همراه باد برایت میفرستم. اما میترسم تو در مسیر باد نباشی تا آنها. را با آغوش باز پذیرا باشی توسکوت میکنی. سکوت تو برای من عزیز است با اینکه میدانم. سکوت تو از روی دوست داشتن نیست. اما من به لب هایت خیر میشوم تا شاید دلت. سلام به همه ی . از شما عزیزان خدا حافظی. خوندن خدا حافظی هاتون میام این جدا یی شاید طولانی باشه.
Girls in love, and only. چرا این انتظار همیشگی من. انگار جاده هم با من بازی اش گرفته. ظ ساناز جمعه ٥ آبان ۱۳٩۱. شبی بر دفتر قلبم کشیدم رد پایت. کشیدم طرح زیبای غروب چشمهایت. کنار هاله چشمت کشیدم عکس یک دریا. کشیدم روی امواجش حضور آشنایت را و آن شب. با دلی لبریز از آواز دلتنگی. در ساحل دلم دارد هوایت را.
از تبار اسمانم حرفها دارم. روی یک تکه کاغذ بنویسی. و بچسبانی پشت شیشهی افکارت. باید به خودت استراحت بدهی. دست هایت را زیر سرت بگذاری. و بی خیال سوت بزنی. در دلت بخندی به تمام افکاری که. پشت شیشهی ذهنت صف کشیده اند. نوشته شده در ساعت 4 قبل از ظهر توسط قاصدک. نداری چون هيچ وقت برايم رز نخريدی. پر پرش مي كنم شاید پیدا کنم جواب سوال بی پاسخ سالهای انتظارم را. نداری اگر داشتی نمی رفتی.
خفته در اشتیاق تلخ آب صدایی که با دشت می جوشد. ساعت ها مي توان به پنجره خالي خيره ماند. مي توان عاشق قاب عکس خالي شد. مي توان لباس کهنه پوشيد و جشن گرفت. مي توان به خاکسپاري غريبه رفت و گريست. مي توان در ازدحام مردم آرام آواز خواند. در خواب و هنوز در این بیغوله های بی آئین. سرود سرد علفهای هرزه می خوانم.