بعد از تو جایت همچنان خالیست. دیگر کسی مستم نخواهد کرد بعد از تو. ای باده ای که بی توام رطل گران خالیست. شاید کسی فصلی شود در قصه ام اما. دیگر ز آب و رنگ عشق این داستان خالیست. سلام و درود بر یاران همیشگی. خوشحالم که بلاگفا زنده شد.

من از عشق بارون به دریا زدم. بعد مدتها بیای ببینی اخرین پستت برای ماه رمضون پارسال باشه . خیلی وقته حوصله وبلاگمو ندارم شاید م وبلاگم حوصله منو نداشته باشه . گاهی تصمیم به حذف داشتم . اما دلم نیومد این کلبه مجازی که باهاش خاطره دارم و خراب کنم . ترجیع بند ترانه فصل بارون زده. چقد خوبه این فصل بارون زده. تو نزدیکی و عطر تو بامنه. دعا میکنم روبه احساس تو.

دگر امشب صفای هر شبم نیست. دگر امشب صفای هر شبم نیست. گمانم مرده ام جان در برم نیست. چو فردایی در آیم در قیامت. بدان جانا که جز تو بر لبم نیست. در میان بارش طوفانی ابر بهاری. سیل با خود مردی و مردانگی را برده بود. در میان سیل و جادوهای این شهر. جسم سردم تکیه گاهی جسته بود. گوئیا از زنده ماندن خسته بود. بر در و دیوار این شهر مهر نامردی زدند. بر کویر خشک دلها سنگ بی عاری زدند. کس عیب نمی کند مرا.

به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین.

بی هوا تورا به آغوش میکشم. رو به رویای قاب شده بر دیوار. مشت باران بر پنجره را ببین. داغ بر دل این آسمان نگذار. بیا به سبک سید متمدن ها. به گفتگو پشت میز بنشینیم. عرضه ی لبخندت برای شروع. و غصه را در انزوا میبینیم. هلال روی تو باز پیدا نیست. حسرت به دل تقویم مانده ای. مشترک مورد نظر دور دیدمت. دیگر چرا در دسترس نمانده ای. شالوده ی افکار کتابم شده ای. اسم تو سبز و پر از خردادم. باد از چشم تو آرامش داشت. و من از چشم تو دور افتادم.