من فقط برای سایه خودم می نویسم که جلو روی دیوار افتاده. تنها گل بی عیب خداست. به او بگویید دوستش دارم. بنام خداي ني نامه ها خداونددلهاي بي ادعا. به نام تک نوازنده ی گیتار عشق. خط خطی های ذهن من.

بعد از مدت ها دوباره به این وبلاگ سر زدم. نوشته شده در Sat 11 Oct 2014. بعضی وقتا به آدم ها فکر میکنم. به روابط و هر چی بیشتر جلو میرن میفهمم که مفهوم نسبی ای دارن. همیشه که نمیشه که بشه! .

قبل از هر چیز از این که جواب نظراتونو ندادم معذرت می خوام آخه این چند وقت واقعا سرم شلوغ بود و اصلا وقت نمی کردم که بیام نت. خلاصه به بزرگی خودتون ببخشید اما راستشو بخواید فکر نکنم یه مدت طولانی بتونم بیام اینجا سر بزنم واسه همین این پست رو گذاشتم که ازتون خداحافظی کنم یه سری مشکلاتی واسم پیش اومده که باید به اونا رسیدگی کنم. ازتون ممنونم که این چند وقت منو تحمل کردید و با نظرات قشنگتون شادم کردین. غریب شهرم و غریبه با همه کس. گرفته پنجه ی زمانه راه نفس.

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید. پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم. زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. ما با هم داخل خانه نمی شویم.

هر کجا اشک یتیمی رنجور. میچکد بر سر مژگان سیاه. هر کجا چشم زنی غمزده با یاد پسر مانده به راه. حالت دخترکی کوچک وتنها و فقیر. که به حسرت کند از شیشه اشک. به عروسک نگه گاه به گاه. وز دل تنگ کند ناله و آه.

در تاریکی بی آغاز و پایان دری در روشنی انتظارم رویید. غ رور ش را خیلی دوست دارد. آن را از او نگیرید. حت ی به امانت نبری. ضربهای هم ن ز نیدش. چه رس د به شکست ن یا ل ه کردن! آدمی غرورش را خیلی زیاد شاید بیشت ر از تمام. نوشته شده توسط نوشی ن در ساعت لینک. نوشته شده توسط نوشی ن در ساعت لینک. با یاد سرخی گونه هات. سوختن غصه هاتونو تو آتیش آخرین چهارشنبه سال آرزومندم. نوشته شده توسط نوشی ن در ساعت لینک.