رها مدتهاست کوچ کرده . خوب گمون میکنم با خوندن عنوان این مطلب آقایون خیلی برای خوندن این مطلب متمایل نباشند! باز هم این زنها . هی با تو ام! میگم گاهی بد نیست یه نگاهی هم به اون بندازی. نیکای ما امروز ده روزشه. نیکا اولین نوه مامان مریمشه و اولین نتیجه مامانی خودمه. کلی دست و پای مامان مریم .

انسان جدیده ی مدرن و منورالفکر می باید پراگماتیستی بیاندیشد و خود را برهاند از این خرافه جات دوران عتیق. نوشته شده در دوشنبه یکم شهریور 1389ساعت توسط نصرا. جالب آنکه هر چه جستجو نمودیم این دو سوی را سنتزی مفروض نبوده و گویا نخواهد بود. نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم مرداد 13.

تو این دنیا تکلیف بعضیا روشنه! بعضی ها زنده ان. کمی قهوه ,کمی دود. یک سیگار بر لب تو می گذارم. خودم را بر تخت می اندازم. به مسخره مان گرفته اند.

یکی قصه گویمت پر آب چشم. صبح اول وقت 1 به کارگاه میاد تا از اجرا شدن درست نمایش مذکور مطمئن بشه . حدودا ده دقیقه بعد 2 با ماشینش به کارگاه میاد اما ماشین رو خاموش نمیکنه . آخه من نتونستم کارگرای میدون پایین رو راضی کنم بیان اینجا کار کنن .

هیهات که درد زمانه با زمان بزرگتر می شود. عجب سالی بود این سالی که گذشت. به اندازه ی ده سال بزرگتر شدم یا به اندازه ی ده سال پیر شدم و آموختم. خدا بد جوری بازنشستمون کرد. فقط کرمشو شکر که هنوز حکممونو ننوشته. طی این یک سال خیلی از عقاید و رسومم شیفت دیلیت شد.