Ƹ Ӝ Ʒ فقط عکس . عشق یعنی حتی اگه بدونی نمیخوادت! اما نتونی ترک ش کنی! نه خودشو نه فکرشو! فک رش را بکن! یک روز میایی و میبینی. نه من هستم نه این کلمات. اخرین باری که از ته دل. از ان روز به بعد. چنان از ته دل می خندم. دلم میخواست یه پست قشنگ میذاشتم اما دیگه نشد به خاطر سرعت خوبه اینترنتم. ایشاا که سال ۹۲ سالی پر از شادی و موفقیت و.

هرزگاه برات سوال بشه که چرا مادرت اینقدر شکسته شده. بگو مامان فدای دونه دونه شیارای صورتت بشم. اینقد فشارش بده که داد بزنه. به سلامتی اون پدری که با لباس کثیف و کهنه میره کارگری تا شکم بچشو سیر کنه. ولی بچش روش نمیشه به دوستاش بگه این پدرمه.

از صفر شروع م ے کنم! خوبے هایم را از یاد ببر . برمیدارند و نشانه میروند د رست به سوی خودت . قانون تو تنهایی من است. و تنهایی من قانون عشق. تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم. یکی از آن گریه های شیرین کودکی ام را پس بده.

یاد آن روزها بخیر ! یاد آن روزها بخیر. در بیابانهای عشق قدم میزدم. چه شیرین بودند گلواژه های عاشقی ات. هنوز هم شیرینیشان گلویم را میزند. دل من تنها با یاد تو آرام میگیرد . مرا در آغوشت حفظ کن حتی اگر عمیق ترین زخم جهانت باشم. ه ر ا ز گاهی. م ن ه مان من م. ه نوز ه م د ر این ش بهای بی خواب و بی خاط ره. میان این کوچه های تاریک پ رسه میز ن م. خیال ت راح ت! .

هرچه آید به سرم باز بگویم گذرد. من پذیرفتم شکست خویش را. پندهای عقل دور اندیش را. من پذیرفتم که عشق افسانه. این دل درد آشنا دیوانه است. از عذاب دیدنم آزاد باش.

شب در کارنامه سیاه زندگی خود چه کرده است که افتخار گرفتن این همه ستاره را دارد. دوست داشتن هم یه چیزی مثل پروانه است. یه پروانه رو با دستات می گیری. بعدش میخوای ببینی که زنده هست. دوست داشتن هم یه چیزی مثل پروانه است.

اینگونه چرا به فنایم میداد! ای داد که بی دادم من. ای درد که پر زخمم من. ای رنج که میخندم من. ای اشک که بارانم من. بی صدا مرگ ندایم می داد. گل خاری که می رویید لیک شفایم می داد. حلقه ذهنم در حقه مدار زمانه جان می داد.

اینجا هنده ولی من همچنان همان رهای 27 ساله تهرانم! که حالا دلش گیره بین ایران وخاک آروم هند.

مهربانیت از دور چه نزدیک است. مردی مومن به طور ناگهانی تمام ثروت اش رو از دست داد , اما همیشه می دانست خدا به. پروردگارا بگذار من در بخت آزمایی برنده شوم , او سالها وسالها تمام عمر دعاکرداما. واز آنجا که مرد بسیار مومنی بود بلافاصله به بهشت فرستاده شد . ندادی که من در یک بخت آزمایی برنده شوم .

سلام به همه ی دوستای گلم. هرکسی این کامنت و گذاشته خیلی رفتارش بچه گانه بوده. از این وب هم نقل مکان میشه. اگر کسی دوست داشت به وبم بیاد. کامنت بذاره براش آدرس جدید و میفرستم. ظ توسط پریسان رادمنش بنویس تا بمانی . عشق یعنی در جهان رسوا شدن عشق یعنی در جهان بیگانگی. عشق یعنی مستی و دیوانگی عشق یعنی بوسه های آتشین. عشق یعنی دل من در پی اوست در پی یک خنده ی زیبای اوست .