Date Range
Date Range
Date Range
چرا که می دانم ی ر د ون س لامی. یابن الب دور الم نیر ه! به من هم حق بده که گاهی تو را فراموش کنم چرا که ع زیز ع لی ع ن. الخ ل ق و لا تری. اما با همه ی وجودم اقرار می کنم تو را دوست دارم .
گاهی خورشید در یک فنجان معمولی می افتد و تاریک میشود,گاهی عقربه های ساعت یخ میزنند,. گاهی زخم هایم انقدر زیاد میشوند که حتی دستهای تو نمی توانند روی انها مرهم بگذارند. گاه گاهی حتی اسم خودم را هم فراموش میکنم و نمیدانم که چه میگویم. با این حال به همه میگویم خوشبختم و زمین را با همه ابرها و دودهایش دوست دارم. خوشبختم,چون هنوز تو زیبایی و من میتوانم از پشت همه پنجره ها ماه را ببینم. میتوانم دستهای مادرم راببوسم و دستان پینه بسته پدرم را بر روی شانه هایم حس کنم. و بر امدن افتاب راببینم.