من براي سالها مي نويسم سالها بعد که چشمان تو عاشق مي شوند افسوس . کتاب روزگار سوخته بعد از یک سال و نیم مجوز گرفت . در پی ان هستیم که کتاب را بار دیگر مطالعه و غلط های ادبیاتی اش را گرفته و بعد از اینکه قیما کاغذ به نرخ ثابت رسید چاپ کنیم و به دست شما سروان برسانیم . در سایت کتابخانه ملی ایران هم می توانید مشخصلا کتاب را نگاه کنید . موقع رفتن آقا منوچهر رفتیم بدرقه اش کردی.

من در عجبم از مردمی که خود را در زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند و بر حسینی گریه میکنند که آزادانه زیست. دلنوشته های یک جوگیر-طنز انتخاباتی. بی جنبه ها ورود ممنوع. به جهنم افکار خوش آمدید. زنانی که با گرگها می دوند. باز امشب ماندهام تنها باز باران است و. این آسمان هم در غم تنهایی من سخت می. افسرده من باز بی تاب است هیچ عشقی. نیست جای او در خانه ام خالی است صدای.

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﺍﺳﻪ ﻧﯿﻮﻣﺪﻥ ﻣﻌﻠﻢ! ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻝ ﺻﺒﺢ ﻭ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺳﺮﻭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻭﻝ. ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻂ ﮐﺸﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﻣﺸﻖ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ آبی ﻭ ﻗﺮﻣﺰ. ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﭘﺎﮎﮐﻦ ﻭ ﮔﭻ ﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﻪ. ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻌﻠﻢ. ﺑﺮﺍﯼ ﻟﯿﻮﺍﻧﺎﯼ ﺁﺑﯽ ﮐﻪ ﻓﻠﻮﺕ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ. ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻪ ی ﺩﻟﺨﻮﺷﻴﻬﺎی ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ . نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت.

کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروکه ویران را. کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهام. ومن شمع میسوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند. و من گریان ونالانم و من تنهای تنهایم. درون کلبه خاموش خویش اما. کسی حال من غمگین نمی پرسد. من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم. درون سینه پر جوش خویش اما. کسی حال من نمی پرسد. و من چون تک درخت زرد پاییزم. که هردم با نسیمی میشود برگی جدا از او. ودیگر هیچی از من نمی ماند.

اسم من شیرینه قسمت ششم. سلام یه همه فکر کنم در نوشتن قسمتها کمی اشتباه کردم. دلم میخواست که فکر کنم بین ما چیزی هست. دلم میخواست که فکر کنم اون هم همون حس و کشش رو.

کاملترین آرشیو داستان های کوتاه و جالب. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .