Date Range
Date Range
Date Range
خیلی وقته دیگه حتی حوصله خودم رو هم ندارم که برسه به بروز کردن وبلاگم شاید دیگه نیام . دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده. خیلی برم سخته ولی واقعا دنیام درگیر تنهایی مزمنی شده. نمیخوام ادای این ماتم گرفته ها رو در بیارم. نه این چیزا اصلا تو خون من نیس ولی خدایی این روز واقعا احساس تنهایی میکنم. گاهی با خودم این قدر درگیر میشم که متوجه نمیشم زمان. نمیدونم که مرگم شده دلم مخاد برم یه جایی که کسی از وجودم خبر نداشته باشه بعدش اینقدر جیغ بکشم که احساس کنم خالی شدم.
گاهی روزانه نویسی میکنم و یا خاطرات و نوستالوژیهام رو باهاتون درمیون میذارم. بعضی از نوشتههای خیلی خصوصیم بعد از مدت کوتاهی رمزدار میشن.
همیشه همین قدم های نخستین رفتن است. که راز اخرین منزل رسیدن را رقم میزند. سلام ستاره ی از شب گریخته ی همروز من. عزیز همیشه و هنوز من. سلام! همونطور که از اسم وبلاگ معلومه اینجا جاییه برای انسان واحساسات انسانی. و تاکید من رو واژه ی انسان به خاطر رنجیه که ازین دوره ی خالی از انسانیت میکشم. خودمم خودمو نشناختم هنوز و گم شدم.
خوب نیستم بی هیچ دلیلی دست و دلم به نوشتن نمی ره از همه دوستای که کامنت گذاشتن ولی نتونستم ادرس رو بهشون بدم معذرت می خوام به خاطر بی حوصلگی این روزهاست نه چیز دیگه اونور هم خبری نیست اصلن نتونستم باهاش رابطه بگیرم اینجا راحت ترم. كيست كه نداند تا اگاهش كنم. چش تو چش با خدا.
نیک باش چون تابش آفتاب و بخشش باران. بخند به روی دنیا باقیشو بیخیالش. جایی برای گفتن دلتنگی ها. دکتر بعد از اینهای شاهرود. دنیای رایانه و ترفندهای آن. دور خواهم شد ازین خاک غریب. روزنگاری یک دانشجو در ناسرزمین مادری. یک ماما با چکمه های سفید. مراقبت از چاه و سنگ. وقتی یه چیزی رو میخوای.
من هستم و تو و اون . سه تایی انگار از دنیا جداییم.
از 9 سالگی به کمک پدر محترمم افتخار نوکری و مد احی در آستان همایونی حضرت سیدالشهدا را پیدا کردم و هم اکنون دانشجوی رشته روابط عمومی در مقطع کارشناسی می باشم. امیدوارم لحظات پرباری را در این وبلاگ سپری کنید. معر فی هیئات حسینی تبریز.