نرم نرمک می رسد اینک بهار. روز آخر یک سال رسید. سالی که خیلی تلخی داشت. بزرگترین تلخیش از دست دادن مردی بود تو زندگیم که هیچ وقت از دست دادنش رو باور نمی کردمهنوز هم برام خیلی سخته که بخوام باور کنم این نبودن رو. پدربزرگم یکی از عزیزترین های زندگیم بود که ته قلبم فکر می کردم همیشه در کنارم خواهد بود و همیشه می تونم روی بودنش حساب کنم و همیشه می تونم هر وقت دلم گرفت برم ببینمش. کاش به گفته همه آن.

ساعت پنج و سی و پنج دقیقه ی صبح بود که به ذهنم رسید پنج دقیقه ی دیگه اذان میخوره و حالا که خوابم نبرده چه خوبه 5 مین دیگه دووم بیارم تا نماز صبح رو سر ساعت بخونم اما ای دل غافل. آه بیزارم از خودم . آه بیزارم از خودم .

قول دادم تا آخر همین هفته تصمیمم رو بگیرم . نوشته شده توسط دختر زمستون. مهمتر از اوون دستم به نوشتن نمی رفت . می خوام بنویسم تا کمکم کنین . این روزا ذهنم عجیب درگیره . نوشته شده توسط دختر زمستون. اینجا چرا این شکلی شده.

جشن بادبادکها - فروردین ۱۳۸۷. شاید عکاسی همین باشد! جست و جو در سایت. پس معلومه که همه موافقن. عکاسی جدید آماده هست ولی فقط ایمیلتون برام بفرستین و یا به آقا پرهام بفرستین تا براتون دعوت نامه ارسال کنه و نام کاربری و پسورد هم که اگه دعوت نامه باز کنین نام کاربری و پسورد هم خودتون میسازین.

قیمت لپ تاپ اچ پی. قیمت مودم تی پی لینک. قیمت هارد اس اس دی. شقایق دختر پر درد سر. مثل اینکه هنوز آخرین بار نشده. مثل اینکه هنوز آخرین بار نشده. فکر کنم دوباره شروع کنم به نوشتن. اولین دیدگاه را شما بگذارید.

فک کن! واسه خودم داشتم نم نم پیاده روی میکردم که احساس کردم یه ماشینی از کنارم رد شد و خورد به من. بعد من از دور دست ها دیدم که کیفم داره از پنجره ی ماشین حضرت عالی میره توو! بله اینجا بود که تازه متوجه شدم کیفمو زدن. تووشم نزدیک یه تومن پول و طلا بود. داشتم میرفتم طلا فروشی مثلا . زنگیدم ۱۱۰ اشغال بود! این داستان های جوجو و دودو. هم توو گوشیم می نوشتم که همش پرید.

در حاشیه بازی شیرین فراز. آقا ما هفته آینده هم میرویم. پسرک صبح که از خواب بیدار شد عرق سردی روی پیشانیش نشسته بود. هر گز نمیتوانست آنچه را شب گذشته دیده بود فراموش کند. باید آنچه را روی داده بود افشا میکرد بسیار با خودش کلنجار رفت. واقعا انقد سخته مدیریت و شست و شوی این سطلها. شما را به حدا قسم اگر یک موقع بلا.

نوشته مسئولیت نوشته م با خودمه! بی خیال از نوشته های خدا بیامرزه آرشیو ۹۳ که بر نگشتن خود پست به جهنم! من نظرات دوستامو میخوام. احتمالا عاقبت بخیر میشوید! نوشته شده.