Date Range
Date Range
Date Range
تولدت را در خلوت آخر شب جشن گرفتم و تو متولد شدی. یادم مانده که قبل تولدت با دستانم چه عهدی بستم. اینکه بی تعارف و بی پرده بگویم اما بی شرمانه نه! از آنچه را که میدانم و در یقینم جا دارد حرف بزنم نه از خیالات! برای آگاهی بنویسم نه از سر خوشحالی! بودی اما آنگونه نشد که میبایست.
نمیدونم چرا تازگیا حوصله آپ کردن ندارم. یعنی اتفاق قابل به عرضی هم نمیفته که بیام بگم. خلاصه که بابا گفت دیگه اینترنت خبری نیست. کلی با داداشه رو مخش کار کردیم که راضی شد دوباره یکی دیگه بگیره. باز از شنبه هر کس میره به راه خودش و دنبال گرفتاریا و درس و کار خودش.
خیابان های شلوغ شهر ما. نرم افزار حسابداری فروشگاهی سفیر. شال طرح گل و بوته. هم وبلاگنویسی کن هم پول در بیار! ارسال لینک به لینکدونی. صندوقچه ی خاطرات یک پزشک. همه ما وارثیم وارث عذاب عشق. پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی است.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Depois das aulas terem acabado à mais de um mês, ainda sinto o orgulho de ter feito o que fiz. Ao longo do resto dos meses que nos faltavam para a apresentação geral, todos os grupos olhavam para nós e pensavam que não tinhamos nada para apresentar, pois nas aulas andávamos sempre divertidos no computador, mas eles não sabiam que nós na realidade pesquisávamos. Também não nos importávamos com o que diziam de não conseguirmos pôr alguma coisa a voar. Domingo, julho 20, 2008. Domingo, maio 18, 2008.
Sábado, 18 de outubro de 2008.
دوشنبه شانزدهم خرداد 1390 ساعت 2 قبل از ظهر رهگذر. یک کسی یا یک چیزی من رو ترسونده بود نمیدونم چی بود! فقط از دستش فرار میکردم دنبال یک خروجی بودم یک جایی که بتونم از این ساختمان عجیب و لعنتی در بیام بیرون.