آنکه زنده است نگويد هرگز . دنيا اينچنين که هست نمي ماند. ۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه. ۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه.

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون. میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم. نقش مستوری و مستی نه بدست من و توست. آنچه سلطان ازل گفت بکن آن کردم. دست خط ورق 53 ام. همه چیز و هیچ چیز. که عشق آسان نمود اول ولی . یادداشت هایی بر آن ور پنجاه تومانی. نمایی از افکار نخ نما شده. نوشته های سید مهدی سجادی.

Be happy and cheering like a song. حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای. دست خطی که تو را عاشق کرد. آدمک خر نشوی گریه کنی.

صفحات تاریخ زنده شدهاند انگار. میلرزم و وحشتی فراگیر دارم. حقی روشن در مصاف است. در مصاف است با انبوهی از ما انکار کنندگان. میگوییم تنهایی و بترس از انبوه ما تاریک دلان عالم. به میدان میآید و . حقی روشن در مصاف است. ای کاش محبوبمان را در کربلای خود با تیغ تیز سیراب نکنیم.

Ƹ Ӝ ƷƸ Ӝ ƷƸ Ӝ ƷƸ Ӝ Ʒ. اگرتنها ترین تنهایان شوم بازهم خداهست. اوجانشین تمام نداشته هایم درزمین است. Ƹ Ӝ ƷƸ Ӝ ƷƸ Ӝ ƷƸ Ӝ Ʒ. سلام به ستاره ام به ستاره ی شکسته دلم. سلام به یاد آور ستاره ی تنهایی ام و خاطرات طلایی اش. سلام به دوستان و همراهان و همدلان ستاره ام. اینجا به امید خدا کنج تنهایی ام و سایبانی است برای اشک ها و لبخند هایم. برای بودن ها و نبودن هایم در گیتی زمان. برای سکوت های بی فریادم آرامشی برای دل اسیر به غمم.