Date Range
Date Range
Date Range
برايم لالايي بخوان اي باران. با موسيقي نمناكت اندام احساسم را نوازش كن. امشب ميخواهم با تو درد دل كنم. همانجا كه تو ميباريدي و من نوازشت ميكردم. اما حال نوبت تو شده. Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4. تا بگويد جواني ميدهي بر باد.
در دوزخی که هستيم فاحشه ای تنش را به مرگ فروخت. بيا زير باران بيا جان بگيريم. من برای گفتن حرفی به ميان شما آمده ام. از خيلی از دوستان ايميل داشتم که نميتونن وارد وبلاگم بشن! تصمیم گرفتم برم یه جای جدید! برای چی اتفاق افتاده . البته میدونم که فقط بعضی آی اس پی ها فيلترش کردن! اما من میخوام با همتون باشم ! و این پایانی شاید تلخ . شایدم بی مزه! منتظر حضور گرمتون هستم . چار ه ای نیست! .
خداوند وقتی مواهب زندگانی را بین مخلوقاتش تقسیم میکرد. من یا خواب بودم یا یک جائی تاریکی گیر افتاده بودم که هیچی نسیبم نشد. همه فکر آرایشگاه و لباس نو و سفرهای مختلف هستند. من بدبخت باید روزی 3 بار کله مرغ بپزم برای 50 تا گربه گرسنه خیابانی و بجای شمیم گل ها از شمیم گند کله مرغ مست بشم. چه سال بد و نحسی راپشت سر گذاشتم. یعنی میشه امید داشته باشم امسال بهتر باشه.
تا شقایق هست زندگی باید کرد. مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود. ناگهان پسر ۴ ساله اش سنگی برداشت وبا آن چند خط روی بدنه ماشین کشید. مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد.
در دیاری که تو آنجا باشی بودن آنجا کافیست. ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ. مخاطب تمام جملاتت من بودم. نمی دانی چه سخت تر است.
بعضی آدمها ناخواسته همیشه متهماند. بخاطر سکوتشان , مهربانیشان , گذشتشان , بی کینه بودنشان. و از همه بدتر اینکه. حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقی نداشت. دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت. حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجه نزد. گریه کرد اما اشک نریخت. حکایت من حکایت کسی بود که.