آبجیم خوب نت نمیتونه بیاد دیگه دندون رو اون جیگرتون بذارید خووووووووووووووووووووب. دلم طاقت نیاورد گفتم این نیمچه آپو واسش بذارم. این روزهاحس می کنم از عشق. حس می کنم حال و هوای دیگری دارم. چهره ام از شوق بسیارم. حس می کنم چیزی که از چشم تو می آید. می کند در عمق پندارم. در خواب همنام قشنگت بر لبم جاریست. می خواستم بعد از شکستن های پی در پی.

اولی بودی و تا آخر گرفتار توام. آخرین هستی و از اول وفادار توام. با تو بودن را کسی امدازه ی من حس نکرد. هرچه هستی هرچه باشی باز هم به یاد توام. او میدانست که فاصله چه به روز آدمی می آورد. راه هست حتی در دل کوه. دیگه ازت خسته شدم همش دروغ میگی به من. فریبتو نمیخورم برو خودت و گول بزن. آبی چشمات دروغه گرمی دستات دروغه.

تنهاترین آدم تنها بر روی تنهاترین ستاره. تو به من خنديدي و نمي دانستي. من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم. باغبان از پي من تند دويد. سيب را دست تو ديد. غضب آلود به من كرد نگاه. سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك. سالهاست كه در گوش من آرام آرام. خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم. و من انديشه كنان غرق در اين پندارم. كه چرا باغچه ي كوچك ما سيب نداشت. لذت چشيدن طعم دل چسپ زندگي رو از ما ميگيره. چو در بر رقيب من نشسته اي.