هنوزم در حالو هوای تحویل سال نو بودند و شادی و. که ما هم عسلویه سر کار بودیم. دل آنها نهاد زلرله به بزرگی ۶. شهر شنبه به صورت ۱۰۰. تخریب شده و بعد از ان هم ۲۰ پس. لرزه رخ داده و زلزله. مذکور باعث ایجاد گردو غبار درجلگه منطقه. ریزش کوها بر غلضت این گردو غبار افزود. نهای استان فارس که همجواراستان بوشهربودند. را بیش از ۴۰نفر کشته.

شاید امروز آخرین فرصت دوست داشتن باشد. آلبوم خاطرات و اشعار محسن کاویانی. بنا به پیشنهاد دوستان وارد دنیای اینستاگرام شدم. هر کسی حال مرا پرسید گفتم عالی ام. دوستی حیله ی معروف تلافی جوهاست. سویش گرفتم دستهای ناتوانم را. آمده بار غم از گرده ی من بر دارد. تن بی برگ من روزی غرور نوبهاری داشت. باورم کن که اگر منسب شاهی دارم. شک میکنم دیگر به ایمان ویقینم. به خاک افتادی اما عاشقانه.

ب رای ن و شت ن ت. سپید برگی را ب ر می دارم! م داد را نیز! پاک کنی ه م محض احتیاط! شروع می ک نم. می نویسم از تمام روزگارم! چه خوشی های ش. چه بدی های ش! به جایی رس م. این س پید برگ! گاهی از شوق زیاد. گاهی از آه د ل م! و به پایان این س پید ب رگ میرسم باز! و م ن می مانم. هدیه ات را ,.

آرشیو کاملی از دفاتر شعر من. آنقد ر تشنه ی دیداره توام ای بانو. حالم از دوری روی تو بهم ریخته است. طعمه لبسوز شرابه نگهت سنگین است. مستی چشم تو با سوز دل آمیخته است. شاید آنروز که چشمت به نگاهم افتاد. از دلت رد شدمو لرز به کامم افتاد. فکر امروز نبودم ک خزان در راه است. مرگ پاییزیه م هره تو به دامم افتاد. من همان مرد که با درد نتوان وصفم کرد. تو همان راز که با ساز هم آغوش شدی. سبکه دیدار تو آنقدر مدرن است ای یار.

اینجا صدای پا زیاد می شنوم! اما هیچکدام تو نیستی ! دلم خوش کرده خودش را به این فکر. که شاید پابرهنه بیایی . ویرایش شده در - ساعت -. تویی آن دلیل و بهانه عاشقانه. ببین عشق تو چقدر مقدس است که زندگی ام با تو دوباره جان گرفته است. که تا ابد عاشقاته دوستت خوام داشت.