Date Range
Date Range
Date Range
در کنار همسرم روزها رو شب و شبها رو روز می کنم وسپاسگذار خداوند هستم بخاطر این نعمت بزرگ. مهم , مادر بودن است . تولد پسرم - قسمت 3. تولد پسرم - قسمت 2. سال جدید , زندگی جدید. یه عالمه حرف تو کله ام میچرخه و داره آزارم میدم .
نقاشی با میز نور طبیعی. یخ بازی- تنوع در آ ب بازی. تکه چسبانی و قصه گویی. روز تولدت به غلط روز دختر است. در اصل روز آمدنت روز خواهر است.
سانی تنبل و کمرنگ برگشت. امروز به اخرین پست نگاه کردم و دیدم نوشتم خدا کنه با رفتن پاییز تنبلی منم بره اما زمستون و 40روز هم از سال 94 گذشت و من برنگشتم. روزهای خوبی رو در کنارهمسرم و اقا پسرم که برای خودش شیطونی شده میگذرونم ولی به دلیل ترافیک کاری و خونه داری و بچه داری باعث شد خیلی کم به وبلاگم سر بزنم. البته به وبلاگ شماها سر میزنم چون تایمی که فرنام خوابه با گوشی پستها رو میخونم ولی خوب نمیشه براتون پیام بزارم. سال 94 رو با کلی تاخیر بهتون تبریک میگم.
یک هفته شلوغ که اون وسط جواب ازمایشمم گرفتم. من و همسرم در اروپا. روزانه های آقای زیپ و خانوم زیگ زاگ. من و تو و رقص زندگی. روزنوشت های ی خانوم شاد! در عبور سال ها. زندگی پر از خاطره است. قصه از کجا شروع شد. به زیر سقف این خونه. یه خونه ی جدید که باغ هم داره. با پای دل قدم زدن. لیانا عسل مامان و بابا. اس ام اس شب بخیر جدید. بعد گفتم راستشو بگو! .
سخنی چند با دخترم 1. جالبش آن جاست که حرف نفر دوم کاملا متضاد حرف نفر اول است. همه هم انتظار دارند تو به حرف آنها عمل کنی.
نه بسته ام به کس دل. من و همسرم در اروپا. حسنا بانو یک زن دوم. برنامه ریزی کردن خیلی خوبه. برنامه ریزی رو دوست دارم. تا از این سردرگمی در بیام. خدایا من همچنان منتظر معجزه ام.
مادر که می شوی گویی بهشتی فراروی داری که تا ابد از عطر بهاری اش سرمست خواهی بود.
امروز از اون روزاست! تو این دنیا همه چی بهم مربوطه. آخرین وبلاگ های به روز شده. ما به همون بلاگفا برگشتیم. امروز از اون روزاییه که دلم می خواد فقط بخوابم.
سلام به تو مسافر بهشتی ما. عزیزم خیلی وقته که نشده تو وبلاگ بنویسم. حالا دیگه تو وارد هفته 33 شدی وراه زیادی تا پایان سفر40 هفته ایت نمونده. پسرم هروقت دلت گرفت و غصه داشتی گریه کن;نمیخوام بهت بگم مرد که گریه نمیکنه! مناجاتي زيبا از استاد مصطفي ملكيان.
Myslím, že se o aprílovém počasí nemusím zmiňovat, protože neustálé změny štvou asi každého. Také se mi nechce chodit do školy jako sněhulák a cestou domů vytahovat deštník. Nicméně jsem se tak nějak smířila s tím, že outfity. Snad nikdy fotit nebudu, protože teď stejně nechodím nijak zvlášť oblečená, není na to nálada ani čas. Tak snad pro mě květen bude mnohem přínosnější a pozitivnější jako každý rok. Pokud bude více jídel fotogenických, určitě budu přidávat více do sekce food.
Wednesday, May 20, 2009. First post in a while. I was bored to death, so i decided to post about a few things,. 1I have 2 new friends named dominick and mara. they both live in canada and are pretty cool. Dominick is kind of a jerk and he wants to kill me. Mara is allways positive about things.
Ouvre tes yeux et laisse parler ton cœur. Abonne-toi à mon blog! Premiere partie moi tout simplement.