شهر را آدم به آدم در پی ات جویا شدم. فکر میکردم که من عاشق ن میشم. مثل یک پروانه در شمع نگاهت سال ها. گفته بودی در کنارت تا ابد هستم ولی. دنیای این روزای من همقد تنپوشم شده. انقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده. دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده.

تقدیم به تمامی زنان عاشق سرزمینم. من دیگه به وبلاگ پرشین بلاگم دسترسی ندارم. خواستم بگم ازین به بعد همینجا باهام در ارتباط باشین. اگر رمزی خواستین بدین یا من چیزی نوشتم بیاین همینجا. البته که خیلی سوت و کور شده این بلاگستان ولی خوب بازهم یه راه ارتباطیه باهاتون که دلم نمیخواد از دست بدم. خلاصه آخر هفته هم یه تولد خانوادگی گرفتیم که طبق معمول بابا کیک و سپیده هم یه قاب کار دست .

Fall in love with yourself. Fall in love with life. سالی پر از ارامش صلح و آشتی و برکت برای همگی آرزو دارم. نتیجه را در پست بعدی که نمیدانم کی خواهم نوشت. کعبه العشاق باشد این مکان . هر که ناقص آمد اینجا شد تمام.

عروس فصل برفي از دیار نخل و دریا. سال نو مبارک عزیزای همراه. من قبل از سال نو یه سفر به سریلانکا رفتم و طی 11 روز تقریبا 14تا شهر و روستا رو گشتم بسیار عالی بود و تجربه جدیدی به دفتر تجربیات سفرم افزوده شد قبل از سفر بابام خیلی نگران بود که برم و برنگردم اما خاطرشو جمع کردم که من فکر مهاجرت رو از سر به در کردم و به جاش یه عالمه سفر برم و تجربه کسب کنم . سفرهامو بیشتر کنم و کیفیتشونو بالا ببرم. شنا یاددبگیرم و مهارتهای بقا در طبیعت رو بیشتر بیاموزم. فعالیتهای خیریه رو بیشتر کنم. یه هنر جدبد یاد بگیرم.

گاه سکوت یک دوست معجزه می کند و تو می آموزی که همیشه بودن در فریاد نیست! بیمارستان ح. بابا رو راه ندادن و گفتن باید پایین بمونه. من و مامان رفتیم بخش جراحی زنان. تو آسانسور یه آقای خدمه میان سال ایستاده بود. انگاری داشت باخودش حرف میزد اما بلند بلند. قدیم یه طبیب بود یه شهر. الان یه آدم و چن تا دکتر بالا سرش. نمیدونم با نظرش موافقم یا مخالف اما هنوز حرفش ذهنمو درگیر کرده! میگم خوب اخه تموم شده میگه عیبی نداره همونجوری ببر! .

پیچ و مهره ها هم عاشق میشوند. تا شقایق هست زندگی باید کرد. خیلی ارزو داشتم ک واسه تدریس وارد دانشگاه شم. ولی اینا اون چیزی نبودن ک من میخواستم. جالا بخواهی ثابت کنی که بابا.

باز من تصمیم گرفتم برنزه کنم و باز هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید! خدایی یهو دیدین تگرگ و کولاک شد بدونین من می خواسته ام دیپ تن کنم! خوشحال نیستم که نوشتن و وبلاگستان خلوت شده ولی فضای اینستاگرام یه جوریه که من میترسم. همچنان وبلاگم و کلماتم رو ترجیح میدم . من یه بلاگرم نه یه فوتو بلاگر. روز سومی که اومدن خون.

پایگاه های اطلاع رسانی حوزه علمیه. مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان. پایگاه فلسفه و عرفان دریای جان. خاطرات باور نکردنی یک حاج آقا. قالب وبلاگ کوه و جنگل. تالار گفتمان ارتباطات و رسانه. پایگاه جامع و تخصصی جنگ نرم.