سلام عزیزم خوبی بهانه زندگیم در تمام مراحل زندگیم. عزیزم تو این چند ماهی که میری مدرسه دیگه آقای به تمام معنایی شدی هم با سواد شدی دوستهایی مثل الشن و علی و تینا پیدا کردی. عزیزم شعر های زیادی یاد گرفتی حدیث سوره هایی از قران کریم با معانی اسم کشور ها پایتختها. رابطت با داداشت عالی هستش دوسش داری اصلا راضی نیستی گریه کنه از مدرسه که میای زود بغلش می کنی و قربون صدقه اش میری. تو تولد داداشت ذوقی داشتی که نمی تونم بیان کنم یعنی هر چقدر بگم نمی تونم اونو بیان کنم. معلمت خانم یوسفی رو خیلی دوست داری.

اینم عکسی از امیر حسین پسر دایی ات. اون روز یعنی ۱۳ دی تولدت خونه ثمین اینا. مامان قربون خنده ات بره. آخه روز سیزده بدر تو خواب بودی موقعه عکس گرفتنی بابایی گفت باید پسر بابایی باشه هر چی من گفتم بزار بخوابه بابایی قبول نکرد. اینم از ثمین کوچولو بلایی برا خودش همچنین مسئولیت پذیر من که خیلی دوسش دارم خدا برا بابا مامانش نگه داره. سلام عزیزم سلام پاره ی تنم.