بوی گندم مال من and هر چی می کارم مال تو. خصوصی سازی عمومی و عمومی سازی خصوصی. اتفاقا زیاد بوده و نبودم که بنویسم من نبودم نمی دونم پرنده ای با بال و پر مونده که اینجام بمونه یا نه! به هرحال من به ذهن سانسور شدم فشار میارم که یادم بیاد چیا شده.

وبلاگ من يک ساله شد. دلم براش تنگ شده بود. دلم برای همه شماها تنگ شده بود. ولی باور کنيد اصلا حال وبلاگ نويسی نداشتم. امروز هم به خاطر تولد وبلاگم ميخوام بنويسم البته تولد اصليش ديروز بوده ولی ديروز پرشين قاط زده بود. که مرا به درگاه بندگی او ميبردو تو ندانستی.

گفت از چشم معشوق افتادن. گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن. گفت در عزای معشوق نشستن. گفت در کنار معشوق بودن. زندگی با همه وسعت خویش محمل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی رفتن و راهی شدن است زندگی جنبش راهی شدن است. وجود تا بدانجا که خدا می داند.

بی تو هوای زمونه سرده . شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد. خیلی دلم گرفته از خیلیها. عمو با آب بر می گرده کاکا. علی بن ابیطالب علیه السلام. آره این منم شاید من نمی دانم. اندیشه های زیبا در هزار مسئله ریاضی.

برای پروازت فقط سکوت می کنم. 1670;هارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸٩. در حال فعالیت جهت سالم سازی هوای آلوده ی شهرهاست. طرحی برای کاهش آلودگی هوا طراحی کرده ام . مردگان این سال عاشق ترین زندگان بوده اند. اشک آن شب لبخند عشقم بود.

یه رو سیاه میگه سلام. یه رو سیاه میگه توبه. یه رو سیاه میگه غلط کردم. و یه رو سیاه میگه میخوام آدم باشم. امشب دلم هوای صحن حرمت رو کرده بود. هوای چک چک قطره های بارون از ناودون طلات. هوای سینه زدن زیر بارون. آقا بازم می خوام بیام. یا شاید امتحانی بزرگتر شروع شد.

بدون آنکه بدانیم اندکی بی پروایی همه ی آن چیزی است. که برای رهایی لازم است. جان میدهم به گوشه زندان سرنوشت. سر را به تازیانه او خم نمیکنم. افسوس بر دو روزه ی هستی نمیخورم. زاری به این سراچه ماتم نمی کنم. با تازیانه های گرانبار جانگداز. پندار آنکه روح مرا رام کرده است. این بندگی که زندگیش نام کرده است! بیمی به دل ز مرگ ندارم که زندگی. جز زهر غم نریخت شرابی به جام من. گر من به تنگنای ملال آور حیات.