نه شاعرم نه شعر دانم که چیست من مرثیه خوان دل شوریده ی خویشم. و اشعاری رو که اینجا مینویسم اگه اسم من زیرش باشه پس مال منه و خواهش میکنم که بدون ذکر نام شاعر کپی نکیند. فضاي سنگين و دودبار توي اتاقم. من چاي گم شده ريخته توي ليوانم. من همانم كه به اين زندگي نالانم. چربي دستم ورقص خودكارم روي اين دفتر. مينويسم از خودم كه بازشدم بدتر از بدتر. شرم يك نگاه زير چشم و لبخند. دنيا شده بازي برايم تو هم به ريشم بخند. يك حوله خيسم كه روي شوفاژ غلتيده.

پست ثابتو حتما حتما بخونید. ورودتون رو به وبلاگ دومم تبریک میگم و امیدوارم ساعات خوبی رو در این وبلاگ با هم سپری کنیم. متاسفانه وبلاگ اولم هک شد. ادمی به بدشانسی خودم تاحالا ندیدم. مژگان جون فک کنم الان وقتشه که یه شعر بگی. یادتون نره دوستتون دارم خیلی زیاد. حالا یه بوس گنده واسه همه ی کامران هومنیا. من اومدم خووووووش ا ومدمممممم. من یه مدت درگیر امتحانام بودم نتونستم بیام نت ولی الان برگشتممممم.

اهدای عضو - اهدای زندگی. رب یس ر و لا تعس ر. بچه های کوچه ی اهدا. اهدای عضو - اهدای زندگی. نوشته شده در تاريخ دوشنبه 13 مرداد1393 توسط رضا. نه آن قدر پاکم که کمکم کنی. و نه آنقدر بدم که رهایم کنی.

دل نوشته های روزگار پاییزی من. سیب ها را زیبا به تصویر کشیدند. دومی را نصفه نیمه پوست گرفتند. و فقط آنجا که پوست نداشت به سیاهی می نمود. سومی را سالم و با پوستی شفاف کنارشان گذاشتند. پوشیدگی دوامی برای زیبایی ست. و موهای بلند دخترک چرخید.

موجودیست که فقط شیطونیهاش به یه دنیا می ارزه. تلخ است که لبریز حقایق شده است. عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی. پاییز بهاریست که عاشق شده است. بهونه که می گیره نق که میزنه. بی حوصله که میشه یعنی دل تنگه. قهر که می کنه لوس که میشه. ب عضے از ح قآیق خیلے سآدست.

من فاطمه غزاله دختری 14ساله هستم ودوست داشتم دلنوشته هایم را درجایی به ثبت برسانم بنا بر این چکه چکه های قلبم را در این وبلاگ بانام جوهره وجود می نویسم وامید وارم مورد توجه شما قرار بگیرد بیش تر سعی من در این است که مطالب وبلاگ مفید وزیبا باشد وفقط از اینترنت یا جاهای مختلف جمع آوری نشود بلکه بخشی از این مطالب گفته های خودم نیز باشد با آرزوی موفقیت برای تمام شما .

سلام به دوست جونی های خودم. کم کم امتحاناهم داره تموم میشه و. وقتی به کنکورفکرمیکنم آمپرم میزنه بالا. چهارشنبه بیست و هفتم دی 1391. آن کسی راکه دوستش داشتم آدم باگذشتی بودازمن هم گذشت. یکشنبه بیست و چهارم دی 1391.

خلوت من و عشق مقدسم . هیس! برای رسیدن به خدا مردونه با شیطان بجنگ. هیچکس به اندازه ی خودمون نمیتونه ما رو به خدا. نزدیک کنه یا بر عکس ازش دور کنه.

صبح یه موضوعی ناراحتم کرد ولی نذاشتم ادامه پیدا کنه و برگشتم به حال خوبم. برای همه آرزوی حال خوب و شادی می کنم. سلام امروز از نظر روحی حالم خوبه ولی یه مشکل کوچولو هست اینکه نمیدونم چرا اضطراب دارم همینجوری بی مورد! ولی خوشحالم که حال روحیم خوبه و از درون خوبم. سلام یه حس خوب دارم. درتکاپوی رهایی از هم وابستگی 2.