Date Range
Date Range
Date Range
من شاعری را می شناسم گل کرده در دامان پاییز. بر شانه های خسته در این انزوای عشق. روییده چند شاخه ی حسرت به جای عشق. از لابه لای خاطره ها رد پای عشق. هرچند کل کوچه نفس می کشد تو را. پیچیده عطر بی کسی ام لابه لای عشق. فرصت نشد کنار تو از خود گذر کنم. فرصت نشد دوباره بنوشیم چای عشق. می خواستم شبیه تو باشم ولی نشد. آسان نبود بی تو بمانم هنوز هم. دق می کنند ثانیه ها پابه پای عشق.
بسیار سلام از مات بسیار خداحافظ. مگذار که بشمارم اندوه جدایی را. هر وقت که می آیی باران سلام آور. ای شادی و شور امشب از مات سلام الله.
گذشتهی انسان عنصری پاک ناشدنیست . اما گذشته ام برای عبرت خودم و سایرین در همین جا باقی خواهد ماند . ساکن خواهم شد تا بهانه ای باشد برای از نو و صد البته بهتر زیستن. حقايقي شگفتانگيز درباره عطسه! مواضع رهبر انقلاب درباره اینترنت. علامه امام را خنداند! .
نوشته شده در چهارشنبه نهم شهریور ۱۳۹۰ ساعت توسط نرگسی. چون تصویر قرص ماه در آب. نوشته شده در پنجشنبه سوم شهریور ۱۳۹۰ ساعت توسط نرگسی. گ مم میان بودن و نبودن. قبل از آن که قابی شوم روی دیوار اتاقت . نه! قبل از آن که حتی در خاطرات دیروزهایت گم شوم . نوشته شده در چهارشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت توسط نرگسی. تو پلک می زنی و. من شب و روزم را گم می کنم! نوشته شده در پنجشنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۰ ساعت توسط نرگسی.
تنها درياي جهان كه دارد غرق ميشود. جزيرهاي آبي در اقيانوس موحش خاك 1. از شيطنت دختركانشان به آن ميگريزند. كه هر نيمه شب عاشقان و فرشتگان زمين. در آن گرد ميآيند و ميگريند. هزارن چهره كه آب ميروند. دريايي كه اگر سردبير روزنامهاي ميبودم. هر روز عكسش را در صفحه حوادث ميگذاشتم. و دور از چشم خريدارت. موجها و قايقهام را تماشا كني.
I have sometimes been wildly, despairingly, acutely miserable, racked with sorrow, but through it all I still know quite certainly that just to be alive is a grand thing. Thursday, April 2, 2009. kaki ku sangat lah berat nak diangkat dan melangkah. harus kah aku terus kan perjalanan ini? Yang bukan angan ku? Dapatkah aku menikmati RESTU dari org tua ku? Monday, March 30, 2009.
راستش گاهی دست آدم به نوشتن نمی رود ولی دل ش چرا! یعنی می شوی مث منی که به یکباره سر ریز می شود از کلمات و آنقدر می نویسی که آرام شوی.