من و تو با هم ما شدیم. حس خوب با هم بودن رو لمس کردیم و امروز در کنار هم یکی شدنمون رو جشن میگیریم و از بودن باهم و در کنار هم لذت میبریم. بهونه کوچولوی قشنگم واسه زندگی. آرین کوچولو و مامانی مهربونش. مامان و بابا و نی نی گل. آروین عشق مامان و بابا.

برای ثبت حوادث روزانه دوران دانشجویی دکترا در هند. بعد از مدتها برگشتم ولی . تصمیم گرفتم همه چی را فراموش کنم و زندگی جدیدی را آغاز کنم. شاید تقدیر چیز دیگری باشد. تا زندگی هست باید تلاش کرد. امیدوارم کشور ما هم روزی ساختارهای ساختمانی طوری باشه که آمار تلفات به صفر برسد.

سلامی دوباره به همگی! بچه ها قول داده بودم که از این به بعد زود به زود اپ میکنم. تو را زمین می زند.

اما اینجا با من رشد کرد و بیشتر از اون که باور می کردم بهم کمک کرد. اما این وبلاگ تعطیل نمی شود! نسبت به پارسال خیلی فعالتر شدم اما امسال فعالیت بدنیم رو بیشتر می کنم. برنامه غذایی بهتری باید برای خودم بنویسم.

همین هم نصفش رفت تو یخچال. این هم کیک شب دوم. پسرم اولین نیم غلتت رو تو 2 ماه و 26 روزگی زدی. اولین غلت کامل تو 3 ماه و 11 روزگی. با کمک روروئک عقب عقب رفتن 5 ماه و 17 روزگی. اولین بدون کمک نشستن 5 ماه و 19 روزگی. اولین مروارید قشنگت 5 ماه و 21 روزگی.

نمی دانم زن بودن از نظر اینها چقدر دون است که برای توهین به هر کس او را زن می نامند.

هورا لب تاپم درست شد.