این روزا انقد خسته ام که حال خودمم ندارم . الان از ان وقت هاییست که دلم می خواهد بروم کف حمام بشینم. ا تاقم خودم را توی خودم مچاله کنم و شاید کمی پیاز داغش را هم زیاد کردم. د قیقا علتش را نمی دانم فقط در حد اطلاع دارم که حوصله ندارم. و دلم می خواهد بروم گم و گور. بشوم و از تکرار تهوع اور روزهام فرار کنم. هیچ چیز ان طوری که انتظارش می رفت پیش نرفت این خیلی. دلهره اور و خسته کننده است! یه حسایه ریز دخترونه داره تو وجودم رشد میکنه .

من آدم روزهای پاییزی ناخوش . تو آدم روزهای بهاری خوش! اولین بارون پاییزی. بیا یک بار دیگر مثل همان قدیم. روی آن میز دو نفره. کنج دنج همان کافه همیشگی بنشینیم. و دعواهای عاشقانه بکنیم . هم شب و هم فانوس. امسال هم با همه ی اتفاقات خوب و بدش مثل بقیه ی سال های گذشته داره میگذره .

من واسه یه مدتی نمی تونم بیام وب. اول واسه جوک ها از ترکها و لرهای محترم عذرخواهی. تو رو خدا اگه قصد ازدواج داری بهم بگو,خودم میخوامت. التماست میکنم چرا حرف نمیزنی. با کیک و ساندیس! طرف دک.

حس میکنم باید کارگردان می شدم! هرکسی به من میرسد بازیگر است. پدر یعنی تپش در قلب خانه. پدر یعنی تسلط بر زمانه. پدر احساس خوب تکیه بر کوه. پدر یعنی زمن نام و نشانه. پدر یعنی فدای اهل خانه. پدر یعنی غرور و مستی من. پدر یعنی تمام هستی من. بزرگی وصيت کرد که برای سلامتی عقلتان هويج بخوريد. هيچ کس ندانست که عقل همه به چشمشان است. یه عالمه حرف میزنن ! نوشته شده در .

خط خطیهای یک رها شده. وقتی بغض تنها چیزیست که چنگ می اندازد در گلویت. ترس من از مرگ نیست . نه! باز این دلم وقت گذر میخواد. چیزی که تو ذهنت میگذره شاید. من هیچم واز هیچ هیچم. آغاز تو از دور هم پیداست. ما تا ته این جاده رو رفتیم. باهم بودن ما ممکن نیست. صبر وفت حدر شده است انگار.

مخ زنی در کشورهای مختلف! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم! با کمال میل موسیو! خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم! من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با.

سلاااااااااااااااااااااااااام بچه ها دوستم سحر برگشته از این به بعد دوباره با هم پست میذاریم. غم را از چشمانم فقط تو ميتواني بخواني . خود را به ندانستن نزن مي دانم که ميداني غصه در دلم خانه کرده است . نميخواهم غصه ام را بخوري اما قصه ام را بدان .