دور خواهم شد از معبر خاک. دستان ما را هوشمندتر و هوش ما را بي دست و پاتر مي سازد. اینروزها کمی عادت شعر را کنار گذاشته ام. دستی در سکوت سینه ام دانه می کارد. فقط کمی سرت را بچرخان. دانلود برترين هاي موسيقي ايراني. ش مال از ش مال غربی.

امروز میخواهم آرام باشم و خوب فکر کنم! میخواهم با انرژی مثبت به زندگی نگاه کنم و به همه اتفاقات اطرافم خوش بین باشم. اینکه زنان در جاهای متفاوت که مردان حضور داشته باشند مورد تهاجم نگاه های حریص و هرز قرار میگیرند و با هزار مشکل دیگر مواجه میشوند. از اتوبوس پیاده میشوم و کرایه دونفر را حساب میکنم .

حالا می نویسم که باور کنید. خانه ی همسایه مشخص نیست. کسی معنی لبخند هایم را نمی فهمد. تلفن خانه هم قطع است. نشانه هایم را ترجمه نمی کنم. شاخ هایم را در نمی آورد. اگر زنگ بزند از بارش ابر است. مطمئنن دست من نیست ابر را کنار بزند. نور را روایت می کنم. میگذری فکر برگشتت را بکن! دور تر از راه های رفته است. دو گانگی اجسام را می گویم. تو تنهایی ما می شوی. خودم را کم گرفته بودم. تا دو من مستقل باشم.

خیلی از کامنت ها به صورت خصوصی به من رسیده. خیلی ها رعایت احترام رو نکردند و سطح شعورشون به درک شعر نرسیده. خیلی ها هم فضای مجازی وبلاگ رو با چاله میدون اشتباه گرفتند. با احترام به دوستایی که بدون غرض کامنت خصوصی گذاشتن. این شعر رو تقدیم میکنم به گرگم. انگشتت را بکن ته حلقت. تفم کن بر سطح سرامیکی که امروز برق انداختمش.