Igår 11april var en av det värsta dagarna. Jag är så fruktansvärt ledsen and tom. Jag ser ser honom överallt, jag hör honom, jag känner honon and jag pratar med honom. Senast i veckan sa jag till honom att vi inte skulle bo kvar i lgt, vi skulle flytta ut på landet, slippa trapporna. Nu finns han inte längre. Mitt liv är perfekt! .

به وبلاگ شخصی من خوش اومدین. نمی دونم تاحالا چندتا وبلاگ ساختم. اما همیشه تایه مدت از ساختنشون میگذشت ازشون خسته می شدم و تو فکر ساختن یکی دیگه می افتادم. این دفه اومده بودم یه وبلاگ پر از شکلکو از این جور طرح و نقشه ها بسازم حتی یه مدت کوتاه چند روزه هم با این طرح پیش رفتم اما با برخورد به یه دوست که واقعا صمیمانه ازش تشکر میکنم یه تصمیم جدی گرفتمو یه طرح جدید وا3 نوشته هام انتخاب کردم. تنهام نذارید من به نظرات شما نیاز دارم تا بفهمم دارم چطور پیش می رم. سلام بر تو اي گ.

و خدایی که در این نزدیکیست. من در اين خلوت خاموش سكوت . اگر از تو يادي نكنم. و خدایی که در این نزدیکیست. سلامبه خلوت من خوش اومدین. من اعتراف می کنم! با دستانی پر از. انگیزه بر جان میدهی! می نویسم برای تو! در کوچه باد می آید. ومن هنوز قاب چشمهایت را. چشمها که دروغ نمی گویند. تک جمله های به یاد ماندنی.

بعد از یک مدت خیییلی طولانی برگشتم. فکر کنم اجروپاداش الهی نصیبتون بشه. نا ارامم در ارامش تو. احساسم در پناه اشک هایم جاری میشود. در ان لحظه که تنها تو ومن ایم قطره های روشن شبنم اشکم در اغوش تو می ریزد چرا که در این میان تنها تو هستی از راز های ناگفته ی قلب کوچک من. البته واسه من که فر.