Date Range
Date Range
Date Range
انگشتهايي كه زير باران مي چكد! و چه زیباست آسمان زندگی. سلام ب همه دوستای گلم مدت زیادی از آخرین پستی ک گذاشتم میگذره اما هیچ کدام از شما خوبان را فراموش نکردم دعوتتون میکنم ب خوانش! باید جا بگیری کنار نخلهای تنومند. و بغضهایت را بریزی تو ی فریاد. و بگوید گناه را اشتباهی ب دور نگاه تو بسته اند. و باهیچ قانونی نتوانی ثابت کنی. طفل متولد شده از تو. خدا هم سردش شده! نفس هایم را قرض بگیر.
آفرین به غیرتت شیعه! برای ما از کوروش بت ساختند کوروشی که هم بود و هم نبود درد ساختن وطنمان شد درد اگر و کاش و . وقتی بهار تو زندگیت جاری بشه وقتی خانواده ات با هم خوبن و خوشحالن و در کنارهم هستن بی آنکه از هم .
همه کودکان در پناه یکتای توانا. مینویسیم اینجا تا که از یاد نبرده باشیم زندگی شستن یک بشقاب است . زودی میآیم بهتون سر بزنیم محبتاتون رو سپاس.
هر گونه استفاده ,چاپ و انتشار مطالب این وبلاگ بدون اجازه ی نویسنده غیر مجاز می باشد. با من از دلتنگی هات حرف بزن. محمد حسین ملکیان - فراز. دل نوشته های قوی سپید. کانون شاعران و نویسندگان ورامین. سامانه ارسال و دریافت پیام کوتاه سفیر. با من از دلتنگی هات حرف بزن. بعد از مدت ها سلام و ترانه.
یکی بود یکی نبود اصل کاری خدا بود. که ای کاش چون درخت بودم. کبوتر لانه ام می کرد. و رهگذر به زیر سایه ام می خفت دمی. بدی ها از درون دل گرفته پاک می کردم. به هنگام ثمر سودی برای دیگران داشتم. و حتا لاشه ام هم زندگی می کرد. و هر دم رو به سوی آسمان پرواز می کردم. که ای کاش هم چو خورشیدی درخشان در زمان بودم. در آن آسودگی می گشت. که ای کاش آب جاری در زمین بودم. به هر جایی که می رفتم.
نماند تاب و توانم شبی که بی تو گذشت. نشست شعله به جانم شبی که بی تو گذشت. به یاد صحبت زیبای هر شبت ای مادر. بریده بود زبانم شبی که بی تو گذشت. به غیر عشق تو دیگر نبود تقصیرم. گواست اشک روانم شبی که بی تو گذشت. کسی که بلبل و گل را زهم جدا می خواست. ندید سوز نهانم شبی که بی تو گذشت. نداشت سینه ی سوزانی و نمی دانست. چه کرده عشق به جانم شبی که بی تو گذشت. کلام بی سخنت را همیشه منتظرم. بیا که رفت توانم شبی که بی تو گذشت.
به پای داغی لبهای تو نمی رسند. هیچ فرشته ای نازل نمی شود. برای مزار منشوری گورستان پرلاشز. شناور در برکه ای عقیم.
عبور می کنم در آینه. تو از آینه هم دور تر بودی. این را سه بار تکرار کن. شاید یاخته های پذیرنده بیدار شوند. ساعت به لحظه های بی سلام نزدیک می شود. پیر مردی مرا به سوی شراکت اندوه و امید می برد. و خیابان یعنی گام بردار. توقف میان دو چراغ سبز. فکر می کنم دیر می رسم و از مرگ نمی ترسم. تو این را خوب می دانی. هیچ یائسه ای به زاییدن فکر نمی کند. هیچ مرده ای به مرگ. دیوانه ای در کنارت پرسه می زند.
Enter your username and password below and click Sign In. Internal employees can click here to login. User names, passwords, and any other information will be sent in clear text. For more information, contact your administrator.
نوشته شده در تاريخ جمعه سی و یکم خرداد ۱۳۹۲ توسط مهدی صحرایی. چنانچه كسي ازدوستان نامش ذكر نشده يا احيانا اشتباهي ذكرشده لطفا اطلاع بدهد. نوشته شده در تاريخ جمعه چهارم اسفند ۱۳۹۱ توسط مهدی صحرایی. احساس مي كنم كه پر از آسمان شدم.
عشق در داستان زن اسکلتی. زنان در تاریکی رشد می دهند و رشد می کنند. سفر قهرمانی زن در چالش عبور از مادر و پدر. کارگاه های جدید دپارتمان صلح درون. اطلاعیه مهم دپارتمان صلح درون. جلسه مقدماتی آشنایی با روانشناسی تحلیلی.