من خودم هستم و تنهایی و یك حس غریب كه به صد عشق و هوس می ارزد. می خواهم تن تو وطن من شود. بگذار احساس کنم آب را در آسمان آفتابی. درخشش را در چشمان شبی آسمانی. صلح را در گوشه کنار زندگی. بگذار لمس کنم تن عشق را بر تن تو. موج را بر تن تو. بی انتهایی را در تو. بگذار تکه های دلم را بازیابم. با شراره های آتشینش تن پوشت شوم. تن تو را آتش زنم از داغیه تنم. بگذار صبح که از دریچه باز می آید به ناز. سر در کنار تو کنم ناز. و روز را آغاز کنم با طواف تن تو.

زنهار کاسهی سر ما پر شراب کن. اينجا سر و صاحاب نداشت كساد شد تختش كرديم. یه کمشو می چشم طعم رب انار میده . نه رب انار اصلی طعم رب تقلبی میده . چراغها را من خاموش می کنم. چند روزي است تاير پرايد لف لف.

این وبلاگ دیگر به روز نخواهد شد. Posted by سیب به دست. در نشانی جدید به بقیه ی یاران و اصحاب اندرونی بپیوندید. Posted by سیب به دست.

سلام دوستان عزیز و دوست داشتنی خودم. قبل از هرچیز از تمام دوستان عزیز خودم تشکر میکنم که منو تشویق و همراهی میکردن وخیلی خوشحالم که مطلبهای من رو دوست داشتید و با نظراتتون دل گرمم میکردید. من برای همیشه دارم میرم و دیگه نیستم دلم براتون خیلی تنگ میشه. امیدوارم زندگی با عشق شروع کنید و قدرشو بدونید. مرد اون نیست كه از نعره اش دیوار به لرزه بیاد .

روح من خیلی وقت است که مرده. فكر مي كردم از مهلكه گريخته ام و آنان محكوم به افسانه سيزيف هستند,غافل از اينكه نقش سنگ به من رسيده بود. اصوات بیهوده ترین جاری شدگان در فضا هستند. کسی سکوت را تفتیش نمی کند.

س کوتم را پای نداشتن حرف نگذارید. کسی که س کوت می کند. دنیایی از همه ی حرف های ناگفته است. ش نونده ی خوبی نیافته. تو به من خنديدي و نمي دانستي. من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم. باغبان از پي من تند دويد. سيب را دست تو ديد. غضب آلود به من كرد نگاه. سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك. سالهاست كه در گوش من آرام آرام. خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم.