می نویسم برای مانی
OVERVIEW
MAMANNEDA.PERSIANBLOG.IR TRAFFIC
Date Range
Date Range
Date Range
LINKS TO WEBSITE
2 روزه یه ریز داره برف میاد. فقط برای خودم و همسرم.
زندگی نامه ی دوتافراری عاشق. آخرین پست امروز زندگی کن. یک درخت میتواند شروع یک جنگل باشد. یک لبخند میتواند آغازگر یک دوستی باشد. یک دست می تواند یاریگر یک انسان باشد. یک واژه می تواند بیانگر هدف باشد. یک شمع می تواند پایان تاریکی باشد. یک خنده می تواند فاتح دلتنگی باشد. امید می تواند رافع روحتان باشد. یک نوازش می تواند راوی مهرتان باشد. یک زندگی می تواند خالق تفاوت باشد. حس میکنم از وقتی ک از اسم. رسیدم و خودمم به این باور رسیدم.
WHAT DOES MAMANNEDA.PERSIANBLOG.IR LOOK LIKE?
MAMANNEDA.PERSIANBLOG.IR SERVER
SERVER SOFTWARE AND ENCODING
We caught that this domain is utilizing the Microsoft-IIS/8.5 operating system.HTML TITLE
می نویسم برای مانیDESCRIPTION
مادرانه هایم را برای تو می نویسم و میدانم روزی می خوانی .PARSED CONTENT
The web page has the following in the web page, "مادرانه هایم را برای تو می نویسم و میدانم روزی می خوانی." I saw that the web page also stated " خوشبختی یعنی اینکه بابام واسم یه بلوز گپ سبز رنگ خریده ." They also said " با اینکه مادر شدم ولی هنوز دختر لوس بابام هستم. مانی عزیزم وارد 6 ماهگی شد و از اول اذر باید غذای کمکی واسش درست کنم . نوشته شده در ۱۳٩۳۸٢٩ساعت ٢٠۸ ب. ظ توسط ندا جوادی نظرات . به خاطر حضور تو وپدرت توی زندگیم هزار بار خدا رو شکر می کنم . مانی امروز واکسن 4 ماهگی رو زد . دستم مدام روی پیشانیشه که تب نکنه." The meta header had Weblog as the first optimized keyword. This keyword is followed by Daily, Writing, and PersianBlog which isn't as urgent as Weblog. The other words mamanneda.persianblog.ir uses is persianweblog. Blog is included and might not be seen by search engines.ANALYZE SUBSEQUENT WEB SITES
Chapitre 7 en ligne nouvelle présentation de Katy.
Bah en fete c moi tout cours! Abonne-toi à mon blog! Ma vie mon âme.
Opalování vám přidává vrásky! Víme, jak tomu zabránit! 6 věcí, kterých se zbavit, abys byla konečně šťastná! Herec z Transformers vypadá jako bezdomovec! Co se to s ním proboha stalo? Those wings. Zack si mě moc nevšímal. Jen občas se zastavil a díval se na mě v době, kdy si myslel, že se nedívám. Kde je vůbec Zackary? Pohleď, já vím.