Date Range
Date Range
Date Range
من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم. دور از جون صمیم گلی! این روزها شروع کردم به پر رنگ تر کردن حریم خصوصی دور. اون اینکه اجازه نمی دم به راحتی تحت قضاوت. من رو قضاوت می کنند نه اون چیزی که هست و گاهی نمی بینند و خب من صمیم سابق نیستم که بگم مهم خودمه که می دونم . زیرکانه طرف رو متوجه می کنم هی فلانی! فاصله مون باش . می نشستم روی یک صندلی و.
خاطرات تلخ و شیرین یه عروس. من برگشتم ولی خودمم باورم نمیشه بعد از چندین ماه می خوام دوباره شروع کنم. یعنی خاک بر سر بلاگفا دوباره همشون پریدن! من زودتر برم تو پرشین عکسها رو بذارم تا دیگه شرمنده دوستان نشم.
باز من تصمیم گرفتم برنزه کنم و باز هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید! خدایی یهو دیدین تگرگ و کولاک شد بدونین من می خواسته ام دیپ تن کنم! خوشحال نیستم که نوشتن و وبلاگستان خلوت شده ولی فضای اینستاگرام یه جوریه که من میترسم. همچنان وبلاگم و کلماتم رو ترجیح میدم . من یه بلاگرم نه یه فوتو بلاگر. روز سومی که اومدن خون.
مادری های من بچگی های تو. دویست و شصت و دوم. دلم شور می زند . چند روزی است بی هیچ دلیل مشخصی مثل مرغ سرکنده بال بال می زنم. مدام دنبال بهانه می گردم که خودم را آویزانش کنم و دل داری دهم خودم را که لابد به خاطر همین است که اینقدرر پر از فکرم . کاش می توانستم مرد باشم و سر حرفم بایستم. کاش می شد درست مثل بابایت همه آن چیزهایی را که. درگیرم می کند بفرستم یک جایی ازین مغز که حالا حالاها دستم بهشان نرسد.
اول از همه سال نو به همه شما دوستای مهربان و باوفا م تبریگ میگم امیدوارم در این سال بهترین تقدیرها رو خداوند بزرگ براتون رقم بزنه و در کنار هم شاد و سلامت باشید. یک ماهه که میخوام این متن را تکمیلش کنم بعد تایید! اما هر چی میگذره اوضاع بدتر میشه! گفتم همین رو بذارم تا بیشتر از این خاک نخورده. خب بریم سراغ تعریف خاطرات. تولد پسری هم امسال مختصر گرفته شد به علت مشغله مادر! .
کوه با نخستین سنگها اغاز میشودوانسان با نخستین درد ومن با نخستین نگاه تو اغاز شدم. تابستان گرم و خوبی است. یعنی همانقدر که از گرمایش اذیت میشوم ولی روزهای بلند و تمام نشدنی اش راعاشقم! دو سه تایی مسافرت رفتیم و بچه ها کلی عشق کردند! یکی دوتایی هم تا اخرش انشالله دربرنامه داریم. با دخترها به یک ثبات و آرامشی رسیده ایم. رها عاقل تر و بلبل زبان ترشده. و انقدرر باجدیت میگوید که کلا ییخیال دعواکردن میشوم! من هم توی شلوغی روزهای یک زن خانه دار و دو بچه دار! از صبح همراه دختر.
من و تو ترانه ی خاک و بارون. نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست. عید فطر و سفر چاپ. چه سوت و کور شده وبلاگستان. چرا اکثرتون خونه هاتونو ترک کردین. آفرین! با تاخیر عید فطر رو تبریک میگم مخصوصا به کسایی که افتخار روزه گرفتن رو داشتن. ولی خب همچنان من شدیدا معتقدم حق با منه و ایشون هم معتقده حق با خودشه! منم یه سری از وظایف مردونه ی خونه که بر عهده ی منه رو کلا کنار گذاشتم تا بلکه قدر بدونن. ایشونم فرمودن دارم برات! .
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی! چه مکانی بهتر از جان که تو در میان آنی! باینجا رو باز کرده بودم که از روزای آخر بارداریم بنویسم از حسذو حال امروزم از مهرسا از پسرم مهراد که قراره چهارم دنیا بیاد از همه چی. دلم هوای اینجا رو کرد.
Дневник закрыт для неавторизованных и пользователей из черного списка. Зарегистрироваться! Дневник закрыт для неавторизованных и пользователей из черного списка. Наведите сюда мышку, чтобы узнать, как сделать работу с сайтом еще удобнее.
Forgot Password or Username? Deviant for 9 Years. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets. You can drag and drop to rearrange.