خوابگاه دختران و پسران شب قبل از امتحان! می نویسم از تو. چشم وا کن که لبت خوشه انگور شود. اشكی به چشم و در دلم آهی نمانده است. دل سروده های شاعران شیرازی. كمیابترین تصاویر وسوژه ترین های سراسر وب. لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسه بود. زار و زار گریه می كردن پریا. مث ابرای باهار گریه می كردن پریا. گیس شون قد كمون رنگ شبق.

گذشته آدما مث خاکی می مونه که رو یه قالی کهنه و قدیمی نشسته. گذشته ها و آدمای گذشته رو به حال خودشون بذارین. یهو دلم هوای اینجا رو کرد. قدم رو تخمتون گذاشتم! اصنم از این خبرا نیس.

ظ توسط پوریا پارسا نظرات . ظ توسط پوریا پارسا نظرات . ظ توسط پوریا پارسا نظرات .

اگر دقت کنید میبینید تو ۳ ماه قبل مثل لامپ مهتابی اتاقم خیلی سعی میکردم که روشن بمونم ولی نمیتونستم و به حالت چشمک زن میرفتم و که در نهایت بعد از این همه قطع و وصلی بازم مثل همون لامپ مهتابی یه روزی روز سوختن و تموم شدنه. نمیدونم اسم این جور پستها رو چی بذارم نه میشه بهش گفت داستان و نه پست شما فکر کنید خلاقیت های حوصله سر بر یه کسی که دوست داره خلاق باشه .

حال ما خوب است اما تو باور نکن. گاهی گمان نمیشود که می شود. گاهی هزار دوره دعا بی اجابت می ماند. گاهی نگفته قرعه بنام تو می شود. گاهی گدای گدایی و بخت نیست. گاهی تمام شهر گدای تو می شود. دلم واسه اینجا خیلی تنگ شده بود. طوطی های نر نگاهی به همدیگر انداختند .