راه شب طولانی است حتی اگر جاده را گم کنی صبح میشود. ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد. دل رمیده ما را انیس و مونس شد. نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت. به غمزه مسله آموز صد مدرس شد. به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا. فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد. به صدر مصطبهام مینشاند اکنون دوست. گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد. خیال آب خضر بست و جام اسکندر. به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد. طربسرای محبت کنون شود معمور. که طاق ابروی یار منش مهندس شد. لب از ترشح می پاک کن برای خدا. که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد.

وبلاگ اختصاصی بچه های کلاس 01. دکتر انسان ها را به چهار. آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم نیستند عمده آدمها . حضورشان مبتنی به فیزیک است . تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند . بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند. چه زشت است زيبايي ها را تنها ديدن و چه بدبختي آزاردهنده اي است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از كوير است. وقتي كبوتري شروع به معاش.

هرچه هستی باش اما در کنارم باش خانم معلم عزیزم. ورق هاى دفتر من سیاه مى شدند و گیسوان شما سپید. من قد مى کشم تا شما نفس مى کشى. حتى تخته سیاه روسفید شد. دبیر عزیزم بی نهایت برایم عزیزی. یافتن میلیونها معلم معجزه نیست. که بین میلیونها معلم تکی.

اي تماشايي ترين مخلوق خاكي در زمين! آسماني ميشوم وقتي نگاهت ميكنم. عشقت همیشه و هر لحظه همراهمه. آمده ام که بمانم . تا اطلاع ثانوی تعطیل! این جاده های بی انتها به کجا می رسند آخر ! جمعه پنجم خرداد 1391. عاش قان ه های م ن -اون یکی دیگه وبلاگم-. ღبهترین سایت خرید اینترنتی جواهرات نقرهღ. من در آغوش خدا . ღ ღ بنفشه ღ ღ. چه دعایی کنمت بهتر ازین خنده ات از ته دل گریه ات از سرشوق. فر شته ے قلب م.

ღღo O با ر ان ع شق o O ღღ. خسته از این خواب بلند. که باشی کنارم میخوام دنیا نباشه. تعطیلات من از امروز شروع شد! وای راحت شدم از مدرسه. بعد از مدتهآ صبحی بودن امروز تونستم تآ ل نگ ظهر بخواب م . البته خودم خودمو تعطیل کردمآ. چون اگه به مدرسه ی ما باشه میگن تا ۲۹ اسفند. و اگر تا اوموقع هم بیایم مدرسه معلما به علت کرم داشتن. منم که حوصله ی درس خوندن ندارم . امروزم که آقای رییس جمهور اومدن استان ما.

واژه هایم را همه فروختم. در بساط خالی دلم فقط یک نقطه باقیست. آنقدر اینجا می نشینم تا بیایی! بی تو تمام زندگی خاکستری شد. رنگ روپوش بچه های ابتدایی. یک روز من را می کشی با چشمهایت! دنیا پر است از این رمان های جنایی. امسال هم تجدید چشمان تو هستم. می بینمت در امتحانات نهایی. مهربانی را وقتی دیدم که کودکی میخواست دریا را با آبنباتی شیرین کند.

دست نوشته هایی برای پدر معنوی ام. خاطره های کهنه و جدید یک پسر کنه. نمیخواهم ! همین که هستی دوستت دارم .