ولی باز هم واسه اون مینویسم که نگه دوستش نداشتم. می دونم میبینمش یه روز دوباره. توی دنیای که آدمک نداره. این وبلاگ برای همیشه بسته شد. نوشته شده در تاریخ یکشنبه 15 خرداد 1390 توسط یوسف. به من چیزی بگو شاید. یه حس تازه پیدا شه. یه راهی رو به من وا کن. تو این بیراهه ی بن بست. یه کاری کن برای ما. به من چیزی بگو از عشق. ازین حالی که من دارم. من از احساس شک کردن.

دهکده ی اس ام اس و نوشته های عاشقانه. گوشیتون رو هم بنویسید البته اگه میخواین! اینجوری برا شما هم بهتر میشه میتونید اسم بلوتوث خودتون رو با اسمهای دیگه مقایسه کنید. اول از خودم شروع میکنم اسم بلوتوث من. شما هم میتونید اسمهای بلوتوث خودتون رو تو بخش دوستم میگه.

وقتی برگهای پاییز رو زیر پاهات له می کنی یادت باشه روزی بهت نفس هدیه می کردند.

بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند. جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند . دوری کنم چون حتی اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود . بحث نکنم چون مرا با دانش خویش می سنجد و هم سطح خویش میپندارد. بعد از مدت ها دلم هوای نوشتن کرده. این روزا سرم شلوغ شده و بابت این شلوغی از خدا ممنونم. این دوشنبه هم نتونستم برم کارگاه خودشناسی خیلی حیف شد. این هفته هم که دارم میرم تهران باز نمیتونم برم.

راستشو بخواي از وقتي رفتي هيچي تغيير نكرده! هنوز ميرم اون پاتوقمون يه قهوه فرانسه سفارش ميدم. تو خيابون هاي باريك و خلوت سيگار ميكشم. و تو شباي باروني زير بيدمجنون ميشينم و به صداي بارون گوش ميدم. روی یک تکه کاغذ بنویسی.