Date Range
Date Range
Date Range
کلیه حقوق این وبلاگ متعلق به آریا کیان است هرگونه کپی برداری یا درج مطالب این وبلاگ در فضا های دیگر منوط به اجازه مولف آزاد می باشد. این وبلاگ تا اطلاعی دیگر غیر فعال خواهد بود. نوشته شده در دوشنبه یازدهم آذر ۱۳۹۲ توسط آریا کیان.
سراغم را از بوی باران بگیر. به بهانه ی کابوس های هر شبم و روزهای سرزمینم که از کابوس هایم پیشی گرفته اند. یادم می آید از روزهای دور. که صدای باروت و خون همسایه ی کودکی هایم بود. که بر تنهامان می پوشاندند. و در دانشگاه واژه ای که کمرنگ و کمرنگ تر می شد. نمی دانم کجای روزها بود که سرزمین از س ر ما گذشت. و ما که در روزهای کودکی مشق های خود را رج زده بودیم. تا این سوی آب ها پیش آمدیم. امروز سرزمین سطر اول تمام خبرهاست. ما همه از یک واژه گریختیم.
انجمن ادبی آفاق دوباره بازگشایی شد. این جلسات جمعه آخر هر ماه در محل دایمی برگزاری انجمن برقرار خواهد بود. جلسه اردی بهشت ماه انجمن ادبی آفاق برگزار شد. این جلسه با شعر خوانی استاد زری داد اسفند آبادی به پایان رسید .
دریغا روزگار بی با مداد . یه سنجاقک از راه دور اومده. یه ماهی تو قلبت شنا می کنه. به برکه اس تو چشمای بی باورت. که تنها به ابرا نگا می کنه. یه برکه اس تو چشمای بی باورت. که با هر نسیمی یه چین میخوره. اگه راهی کوچ تردید شه. تو ابرا یه روزی زمین میخوره. یه قلب شکسته اس کنارت هنوز. که از درد دوری به حرف اومده. حالا چند سالی ازم دوری و. رو کوهای اطراف برف اومده. تویی که تو رویای هر تشنه ای. گلوی غزل هارو تر میکنی. چرا از من خسته ی در به در. به آغوش ابرا سفر میکنی. با اینکه کنارم نشستی ولی. به گذشته فکر می کنم.
Forgot Password or Username? Deviant for 11 Years. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets.
ჩემი პირველი მოთხრობა დრო მიდის. Friday, October 21, 2011. Ocneba aris saocari ram, Sedgeba bevri bevri fiqrisgan, romelic adamians 24 saaTi TavSi utrialebs. fiqrebiT yvela adamians gamotenili aqvs Tavi, fiqri Tavisdauneburad modis adamianis tvinSi, Tavgzas ubnevs da cdilobs rac unda is gaakeTebinos adamians. Adamiani realuri arsebaa,romelsac realuri Tvisebebi, grZnobebi gaaCnia. Thursday, October 13, 2011.
Monday, March 05, 2012. Mucho tiempo ha pasado ya de mis intervenciones en este pequeño espacio oculto a los ojos de la gente común y corriente que me veía día a día, o que elegía no mirar. Pero intento recuperar mis viejos buenos hábitos. Hace demasiado que no escribo y siento que a veces, me hace falta. Logré más de lo que pensé que podría lograr. Y ahora que solo quedan unos pasos más para el próximo descanzo, siento que estoy lista.
Miércoles, 24 de octubre de 2012. My mother says that lovers are like buses. You just have to wait a little while and another one comes along. Sábado, 7 de abril de 2012. 8220;She was Lo, plain Lo, in the morning, standing four feet ten in one sock. She was Lola in slacks, she was Dolly at school. She was Dolores on the dotted line. But in my arms she was always - Lolita. Light of my life, fire of my loins.