Date Range
Date Range
Date Range
مي نويسم از هر چه كه دوست دارم. آب باریکه ای دارم که همش. می رود پای قسط و مای بیبی! و با اضافه کار و یارانه. روزها می رسد به آخر برج! گاهگاهی سبدی می گیرم. به لطف چای های پشت سر هم. و همچنین برنج هندی و آب. شکمی دارم کلا آفساید! که با تمام بدیش. که دو چشمان باجناق گرامی تاجر و قلمی م! به دیدنش به یقین می ترکد. و گمان می برد او. به رهن خانه ای کلنگی و بی مالک و شاه! یعنی ها داخل آن اسب دوان! و چند مطلب را.
به وبلاگ آذر هنر 67 خوش آمدید. تقدیم به دوستان و همکاران. شب قبل از امتحان در خوابگاه پسران و دختران طنز. دختر شبنم نامی با چند کتاب در دستش وارد واحد دوستش لاله می شود و او را در حال گریه می بیند.
از روی همه تون شرمنده ام بسیار بسیار بسیار. اما پیوندم با وبلاگ و دنیای اینترنت به این شكل مدت مدیدی قطع شده بود. الان هم كه برگشتم خواستم شروع دوباره ام رو بهتون معرفی كنم. نمی دونم برسم بهتون سر بزنم یا نه اما كامنت ها رو جواب می دم. اگه دوست داشتین منو ببینین. سر تو بالا کن دخترو. همه گی بریم قاشق زنی.
ما بر روی زمینی ایستاده ایم. كه هر روز خودش را دور می زند. شعر باز هم از خانم مرجان مهدوی بود از كتاب حوا سرد است. وقتی می دونی شارژ موبایلت داره تموم میشه واسه چی واسه برداشتن شارژر تنبلی می كنی كه توی گل فرو بری. و تو عجب پروردگار مهربونی هستی كه با همه ی این حرفا بازم می تونی پاكمون كنی همونطوری كه فرستادیمون به این دنیا. می تواند یک ملکه باشد.
Monday, August 25, 2014. First Day of School, Take 1. Claire started kindergarten today, and Kaitlyn headed off to second grade. It was so sweet to watch the girls stand in the bus line, holding hands, smiling. Monday, August 4, 2014. Welcoming Baby Hartings on Stork Airlines. Finally got me back online here. We headed to the Gaver.
Tuesday, September 1, 2009.