به نظر من فیلم مولیر را باید یکی از شاهکارهای سینمای فرانسه نامید. همانطور که از اسم فیلم پیداست داستان فیلم . بعضی وقتها مینشینم و مردم اطرافم را خوب نگاه میکنم. همه آنچنان در سرعت و در تکاپو هستند که گاهی مجالی . تازگیها به این فکر میکنم که هر کدام از ما برای انجام کاری مهم به این دنیا آمده ایم. حلقه اتصال ویژه برای جهانیان اعلام شد. به نام بی نام او.

دستانم حس لطیف گیسوانت را از پی پینه های زمخت از یاد خواهند برد. باران خودش را با تو هماهنگ کرد. قطره به قطره گام به گام. اما باران می آمد و تو میرفتی. فقط نمیفهمم تا کجا از من دور شدی که اینجا خیابان ها را آب گرفته. ای کاش همین حوالی آرزوهای کم و بیش ممکنم میماندی. تا شاید سقف پلک های من کمتر نم میداد. این روزها هوای خانه سرد شده. آنقدر سرد که دیگر دلگرمی هایم همه سرد شده اند. من زیر سقف اتاق دلم کاسه میچینم. به صدای موسیقی چک چک آب به میان کاسه های خالی گوش میدهم.

ܨܓܨܓܨ گاهی به نگاهت نگاه کن همین ܨܓܨܓܨ. حرفت که میشود با خنده میگویم یادش بخیر. اما نمیدانند هنوز هم کسی اشتباه تماس میگیرد. سست میشوم که نکند تو باشی. من ماندم و ۱۶ جلد. لغت نامه که هیچ کدام از واژهایش. من وهك ئاگر ناخم گهرمه.

به خاطر هر لحظه خدا رو شکر کنیم. وقتی بهار میرسه و همه جا سبز میشه آدم سرمای زمستون یادش میره! دلم میخواد از طبیعت سبز انرژی بگیرم و روحمو تازه کنم و به زندگی لبخند بزنم. خدای خوبی ها آرزوهای تو دلمو . همه رو میدونی و من به خاطر قسمت پر و حتی خالی لیوان زندگیم ازت ممنونم. دوستت دارم دستمونو هیچ وقت رها نکن.

یه جون به لب عین خودم که هم درسته هم غلط. تو شهر قصه آدمای پاپتی بودن همش. چشم به راه قهرمانکی شبیه تن لش. آغوش دردی گرم در این شاعر آزاری.