اسباب کشی کردهام به اینجا. همیشه دوست داشتم یک دفترچه یادداشت علمی داشته باشم. الان مرتب به روز نمیشود. ولی به زندگی کاریام که نظم بیشتری بدهم مرتبتر مینویسم. اینجا را بعید است آپدیت کنم.

Posted by myahya7 under خودم. از اونجایی که این وبلاگ جدیدا خیلی ادا در میاره. و گاهی می تونم واردش بشم. تصمیم گرفتم باز اسباب کشی کنم. Posted by myahya7 under خودم.

از ب ن تا ب ن. ما را به رندی افسانه کردند . پدر گفت شما جوانید و خا.

خوشی اگه گرونه , بخند. بخند و ارزونی کن , بزن به سیم آخر , قیامتو به پا کن . مخلص کلام این که زدیم به سیم آخر و همین روزهاست که تخته کنیم و بریم سی کار و زندگی . گفتنی زیاده و هرچه دو دو تا می کنیم جاش اینجا نیست. امروز توی روزنامه خوندم که چینی ها بزودی فرزندان خود را صادر می کنند. قرار بر اینه که اون خانواده هایی که نمی تونن جریمه . اصلا عین متن خبر را می نویسم .

چشم ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد. 1- یکی از خوانندههای مورد علاقه نوه آیت الله محمدی گیلانی. 2- گم شدن یک قلاده توله سگ ۱۴ هفته به نام لوسی از مهمترین خبرهای شهر ماست. 3- اندکی صبر سحر نزدیک است . سحر ز هاتف غيبم رسيد مژده به گوش. كه دور شاه شجاع است مي دلير بنوش. شد آن كه اهل نظر بر كناره ميرفتند. شراب خانگي ترس محتسب خورده.

بازم یکی از آینه خنده مارو دزدید. یه گله آدم برفی رفتن به جنگ خورشید. باز یکی خواب ما رو از تو ترانه خط زد. جای قلم معلم گردن ما رو قط زد. چه واژه ها تلف شد چه گریه ها هدر رفت. ستاره دربه در شد هدهد شکسته پر رفت. باز یکی دست ما رو خوند و شبو بهم زد. باز یکی اسممونو از لیست نور قلم زد. دوباره از سرخط دوباره اول کار. دوباره زخم تازه دوباره درد تکرار. چه قصه ها ورق خورد چه قلبایی که خون شد. از سر نو سیاهی رنگ این آسمون شد. خسته نشو شروع کن به انتشار خورشید.

Posted on دسامبر 23, 2010. هنوز هم توی خواب خیلی وول میخوره و زیاد پیش میاد که حرف بزنه. دوباره چند شب پیش هم می خواست بره توی آشپزخونه ظرف بشوره! .