Date Range
Date Range
Date Range
ღ ღ شب برفی ღ ღ.
چی اینقدر متلاطمم کرده . که با خوندن یک ایمیل قدیمی باز اشک می ریزم . به همان شدت بار اول . البته که این اشک دردهای قدیم و شوق امروز را داره . و خدا رو شکر که از تلخی نیست . از مزه ی شیرین گذر رنج هاست . با مامان قرار دارم . میرم از نان فانتزی خیابان شمالی سه تا پیراشکی بگیرم . هر دو را امتحان کرده ام . هم سکوت را و هم نگاه های خیره و کلام راحت را .
بی تو هرگز با تو بابام نمیزاره. من با گوشي إپ شدم فقط ميخوام به تنها عشقم عباس بگم خيلي دوست دارم بيشتر از خودم کمتر از خدا ديوونه خرابتم اينو بفهم خواهش ميکنم شب همه خوش. م یدونم که نفسم م یاد به وبلاگ م سر میزنه. از هم ه اول م یخام ب هش خوش امد بگم. ق ربون خشگلش بشم که منت گذاش ت اومد.
وقتی چترت خداست بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد. هیچ کس نمی داند . همه چهره آرام می بینند . همه صدای خنده ها را می شنوند . غصه ها را از پشت دربر می داری و به حال امروزت افسوس می خوری. کاش اتاقت انبار غصه هایت نبود .
پیرمرد ثروتمندی در بستر مرگ بود. بنابراین از پسران خود خواست که یک کیسه روبل در تابوتش قرار دهند. فرزندانش هم این درخواست او را برآورده کردند. ما در اینجا کوپکهایی را قب.
نشود خوش دلم از نامه و بيغام كسى. توسن سركش طبعم نشود رام كسى. آن كه دربند تعلق نبود خاطر ماست. كه نه در بند كسى هست و نه در دام كسى. غقط گاهی به یادش می افتم. به انتهای بودنم رسیده ام. پنهان شده ام پشت لبخندی که درد می کند. در هر جغرافیایی که باشم.