Date Range
Date Range
Date Range
پا توی کفش بزرگتر ها. گمشده ای به نام کار. خاطراتم که واسه همایش دانشگاه نوشتم و چشتون در آد برنده شدم. پا توی کفش بزرگتر ها.
بعضی ها با ادمها می جنگند. بعضی ها با جهل می جنگند. بعضی ها با پیشرفت می جنگند. بعضی ها با کفر می جنگند. بعضی ها با ادیان می جنگند. بعضی ها برای یک لقمه نان می جنگند. بعضی ها با دوستان می جنگند. بعضی ها با دشمنان می جنگند. بعضی ها با خود می جنگند. و من با کل دنیا می جنگم. همه ما انسانها در طول زندگیمان می جنگیم. چه کنم که هر چه فراموشم شود خاطرات ر.
موفقیت یعنی بلندشدن و طوفانی به پا کردند. زندگی یعنی فتح دست نیافتی ها. همیشه یه راهی هست باور کن. خدا همیشه یه پله از شما بالاتره! نه به این علت که خداست. نه برای اینکه دسستونو بگیره! خدا را شکر که تو هستی. هیچ چیز در زندگی ما اتفاقی نیست. حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان. فردا یک چک وعده دار است.
آنچه گذشت و آنچه خواهد گذشت کانون. جلسه ی پیشین و آینده. جلسه ی شعر 7 اردیبهشت. سومین جلسه ی شعر تابستان. دومین جلسه ی شعر تابستان. مو ضوع جلسه ی پنجم خرداد. کانون شعر و ادب دانشگاه صنعتی شریف.
گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد. نه شکست و نه گرفت. بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید. تا بگوید که هنوز پر امنیت احساس خداست. تو خدارا داری و خدا. دل به غم دادن و از یأس سخنها گفتن. این همه شادی و شور.
گنجشك ها فردا برايم حرف ها دارند. پس از مدتها باسلامی به تمامی دوستانم آمده ام تا بگویم. در این دیار نخبه کش و تفکر گریز هم می شود نفس کشید! خوب است وقتی باران باشد و تو باشی و یک پنجره ی رو به بارش یک ریز و. را بنوازد و یک فنجان قهوه ی تلخ باشد و . بی هراس از روسپیان دریده دامانی که با تو دشمن اند باران را بهانه کنی تا. باران را بهانه کنی . اینها را گفتم که بگویم اینجا باران می بارد و باران رسم خوشایندی است.
سلام ب وب خودتون خوش اومدین. ممنون از همه اون مهربونایی که لطف داشتن با اینکه مدت زیادی اپ نبودم. ولی محبت کردن و منو این وب و تنها نذاشتن. و با کامنت های بی نظیرشون بهم روحیه دادن که دوباره. شروع ب وبلاگ نویسی کنم و با این وبلاگ در خدمتشون باشم. باشه که با این کارم یکم از خوبیاشون و جبران کنم. آغوشی نه از جنس آغوش یک زن. آغوشی از جنس گرم محبت.