Date Range
Date Range
Date Range
قورباغه ای که دارم قورت میدم. از امروز عصر شیر خوردنت متوقف شده نازنین من . یعنی قراره که متوقف شه و تا به حال موفق بودم و بودی گل عمر من. تا جایی که بتونم همه تلاشم رو میکنم که برسی. این نهایت خودخواهی منه اگه بخوام تورو برای همیشه وابسته کنم حتی به محبت خودم. رها میکنمت و دورادور هواتو دارم نازنینم . بزرگ بشی و بزرگ وبزرگ و بزرگتر. تاب می آرم حتی گریه هات رو . بزرگ شدن همیشه همراه با رنجه.
وانیای من داره روز به روز بزرگتر و شیرین تر میشه خدای خوبم ممنونم از هدیه خوبت. ازت میخوام همیشه سالم و موفق باشه. وانیای ناز من 6تیر 88 ساعت 11 صبح به دنیا اومد خدای خوبم متشکرم از این هدیه خوبت. هفته او ل آبان 1391. هفته او ل شهریور 1391. هفته او ل مرداد 1391. هفته او ل شهریور 1390. هفته او ل آبان 1389. هفته او ل مهر 1389.
خدایا همه ی فرشته های کوچولو در پناه تو. پسرم این قاب رو قبل از به دنیا اومدت درست کردم و زدم تو اتاقت. حالا هم یکی میزنم به دیوار وبلاگت. ایشالا تو و همه ی بچه ها سالم و سلامت و در پناه خدای مهربون باشین همیشه. هر سال دوست دارم برای همین نیم سال ها هم یه کیک کوچولو درست کنم و یه شادی کوچولو داشته باشیم. اینم عکس جشن کلاس زبانت بود. اینم مچ گیریه من! 4 سال و یک ماه! .
سلام دوست جونا ما از وقتی که فیس بوکی شدیم کمتر میایم اینجا. دلیلشم این که هر چی عکس میزارم اون سایت فیلتر میشه و بعد از اول عکسرو بذارم و این خیلی خسته کننده است. امیدوارم همه دوست جونم خوب باشن دوستون داریم یه عالمه. وجود تو تنها هدیه گرانبهایی بود که خداوند من را لایق. آن دانست و هدیه من به تو نازنین قلب عاشقی است. که فقط برای تو میتپد عاشقانه دوستت دارم و سالروز. امیدوارم همیشه سالمو سلامت باشی کوچولوی خونه ما.
مامی در هفته 25 - اسم فندق خانوم. امیر حسام و مامان مریم. امیر سام و مامان اعظم.
نوشتن از خاطرات زندگیم همیشه برام جذاب بوده. اینجا از خاطراتش مینویسم تا بودن و موندنش همیشه جاودانه باشه. خدایا به خاطر داشتنه خدایی همچو خودت هزاران بار شکر .
برای پسرم به امید روزهای روشن فردا. سومین سالگرد زمینی شدن فرشته ی ما. امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید. گویی بساط عیش مداوم به من رسید. نور ستاره ای در شب تولدش. انگار که فرشته ای از ازل رسید. امروز سومین تولد آرتین کوچولو و تولد باباشه. دیشب جشن تولد 3 نفره ای گرفتیم. بابایی که این روزا خیلی سرگرم و مشغول کارشه. و از شانسمون ماشین دیروز دست ما بود. با گل پسری رفتیم کادوی بابایی رو خریدیم و کادوی آرتین هم قبلش خریده بودم. پسر گلم تبلدد تبلد می خوند و ذوق می کرد. آخر سر که کاروش رو دید حسابی ذوقش تکمیل شد.
هر کجا هستم باشم آسمان مال من است. بعد از مدتهااااااا اومدم اینجا رو یه سر و سامونی بهش بدم. از اولش اینجا رو راه انداختم که خاطرات آسمانم رو ثبت کنم که مشغله هام فرصتی بهم ندادن . مادر بودن شاغل بودن خانم خونه بودن اینا همه مشغله های من بودن. بعدش می خواستم خاطرات سپهرم رو هم به اینجا اضافه کنم که دیگه به همه اون مشغله های بالا مادر بودنم به توان دو رسید و دیگه اصلا مجالی نبود.
Forgot Password or Username? Deviant for 7 Years. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets.
هیچی فقط همینو می خواستم بگم. اما اگه بخوام جواب بدم مثنوی هفتاد من کاغذ میشه که ۶۰ منش دلیل های بی خودیه! اما اون ۱۰ من باقیموندش اینکه مامانم امتحان داشت. که همه مشکلات حل شد و الان در خدمتیم. از همه دوستان که جویای احوال ما بودم ممنونیم و از اونایی که نبودن! به زودی با اهم اخبار برمیگردم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ تیر۱۳۸۹ساعت توسط مامان. در یک چشم به هم زدم قالب وبلاگم ف. ر شد! شاید چون توش عکس مداد داشت! چند روزه هوا کاملا بهاریه.
تولد دسته جمعی نی نی های خردادی. سلام بر دوستان گل گلاب خودم. تو این مدت از همه شما دوستای گلم ممنونم که به وب ویونا سر میزدین و حالشو میپرسیدین. راستی رکورد کامنتهای وب ویونا شکسته شد. البته بجز اون تعداد که خصوصی بود. از کامنتهای پر از لطفتون هم برای تبریک تولد ویونا هم بسیار بسیار سپاسگذارم. اولین تولد پرنسس زیبای ما. من واقعا نمیدونم چطور و با چه زبونی میتونم اون لحظه زیبای اولین دی.
روز نوشته های دوران بارداری و پس از آن. دو هفته پیش رفتیم کوش آداسی و آوا یه دل سیر آب بازی و تاب سرسره بازی کرد و حسابی هم رقصید. سفر خوبی بود و جاتون خالی خوش گذشت. اول یه عکس همینجوری تو خونه که من عاشقشم. اینم عکسای دخملی شیطون ما. همش در حال آب بازی بود این ورووجک. داخل رستوران و شیطنت آوا. مامانش هنوز بلد نیست اینطوری ژست بگیره. اینم آوا در حال رقصیدن در مینی دیسکو با بچه ها. رقصیدن دختر ما هم این مدلیه دیگه. دختر مامان در میدان آزادی شهر ازمیر با آبنبات چوبی.