Date Range
Date Range
Date Range
من حق دارم جایی بنویسم که مجبور نباشم خودمو سانسور کنم. من حق دارم اگر خاطرات خصوصیم رو مینویسم و با اسم مستعار هم مینویسم وارد زندگی واقعیم نشه. با نهایت احترام به خواننده هایی که دوستشون دارم و میخونموشون. و خواننده هایی که خاموش بودن و هیچ جوری نمیتونم ازشون عذرخواهی کنم.
عرض ادب و احترام خدمت همراهان گل خودم. نزدیک به یک ساله که از اینجا دور بودم نمی دونین که چقده دلم برای اینجا تنگ شده. با یک دست ۱۰ تا هندونه ورداشتم و می ترسم که همش بیوفته و بشکنه. نمی دونم کیا هستن و کیا رفتن از اینجا ولی من همیشه به یاد تک تک شماها هستم. فعلا همین ایشالله بتونم دوباره بیام و ین مدتی که نبودم بذاتون بنویسم. آخه هزارتا خاطره خوب و قشنگ دارم براتون.
و اگریافتنی نیست باید دید که چرا اسیر نجستن شده ایم . جستجو به تقلا کردن نیست . همانکس که دندان دهد نان دهد . آگاهی رو از کسی دریغ کنه . انقدر بی دریغ و بی حساب روزی جاری میشه . اینجا جستن و یافتن به مستعد شدنه . هرچی مستعد تر بهره مند تر . تا که جوشد آبت از بالا و پست . مشکل اینه ما تشنه نمیشیم بعضا . ما معمولا تقلا میکنیم برای چیزی که مستعدش. طلبکاریم برای چیزی که هنوز مستعدش نیستیم . و این ترفند عجیبیه . جوینده شدن پیدا کرده .
دست نوشته های یک دیوانه نیمه جان. سه پاره ای برای جنگ. سلام به همه عزیزان و دوستای گلم. خیلی وقته که نتونستم وبلاگ رو آپ کنم. ولی از این به بعد بیشتر بهش. این سه پاره رو برای جنگ نوشتم. هر جنگی که خانمان یه عده آدم بی گناه رو برانداز می کنه. و خون آدمای بی گناه رو می ریزه. این شما و این هم این سه پاره نسبتا کوتاه. آسمان خون می بارد! و کرکس مردار خوار. ثانیه را نشخوار می کند. و غذایی شود تازه ی تازه. و تو که از گریه کودک. عکس می گیری! آسمان خون می بارد! و ناگاه می پر.
یکی از همین صبح های سرد. هنوز استارت نزده دلم یه آهنگ شاد میخواد که خواب و از سرم بپرونه.
عزراییل به عروسی میرود! قرار بود امشب بریم عروسی . همه رفتن و کسی نفهمید اون شب چه اتفاقی افتاد. اما صبح فردا با شنیدن گریه های بی امون تازه عروس فهمیدم که دیشب در حالی که پدر دوماد با پسر و عروسش میرقصیده سکته میکنه و اونا هم برای اینکه دست کم شادیشون تو همین لحظه خراب نشه بی سر و صدا میبرنش. مرگ چقدر به آدم نزدیکه.
Clique ici pour poster un commentaire en étant identifié avec ton compte Skyrock. Et un lien vers ton blog ainsi que ta photo seront automatiquement ajoutés à ton commentaire.
برنامه امروزم این بود که یک به یک می شمردم که چیزی را از قلم نیاندازم. کارها همه اش انجام شد اگر چه که خانم مسئول پوستر صبح نبود و عصر پیدایش کردم و کارت را که گرفتم و بانک خودم که واردش کردم دوباره خورده شد و مجبور شدم عوضش کنم . اینها را در زمانی طولانی گاهی نوشته بودم. حالا همه را با هم می گذارم. هنوز هم دلم می خواهد اگر ببینمش دعوایش کنم. ماجرا اینطوری بود که خیلی در سکوت نشسته بودم کنار تخت.
My life is a dream. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre. Lui répondis-je tu vas me manqué.
Abonne-toi à mon blog! Y FAUUT PAS SE FiiER AUU APPARENNCE 33.