در خواب دیدم آن شب سرد. در دستان گرم و مهربان تو. گناه دوست داشتن تو . دستانت دور کمرم قفل می شود. انگشتانت که آرام آرام روی کمرم بازی می کنند . گویی با مهره های کمرم عشق بازی می کنند. عطر تنت را دوست دارم. دستانت دورم حلقه شده . و من را به سمت خود می کشی . می خواهی من را با خودت یکی کنی. و در وجودت غرق می شوم.

کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش . ولی هر بار میگویم خدایا بی اثر باشد. دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت. ۱- مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود. ۲- یک عنصر اصلی باران اسیدی است. ۴- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود.

هرچه می خواهد دل تنگت بگو. خیلی وقته دیگه بارون نزده. رنگ عشق به این خیابون نزده. خیلی وقته ابری پرپر نشده. مه سرد رو تن پنجره ها. مثل بغض توی سینه منه. ابر چشمام پر اشکه ای خدا. خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده. قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده. خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده. قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده. بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست. کوه غصه از دلم رفتنی نیست. حرف عشق تو رو من با کی بگم.

تا حالا در مورد عزیزترینم می نوشتم. ولی با شناخت عمیق دنیای اطرافم ,نوشته های مربوط به پسرم رو فقط برای خودش می نویسم و اینجا میشه محلی برای نوشتن مطالبی که به دلم می شینه. خداییش چه خطری از بیخ گوشمون گذشت ها! .