از همه جا از همه چیز. سلام لطفا مطالب اين وبلاگ را بخوانيد دوستتون دارم. وزین نامه به سردبیری ساسان عالم . وزین نامه هر دوهفته نامهی اینترنتی است که به صورت مجازی منتشر میشود در این پست چند شماره از آن را معرفی کردم! به سردبیری ساسان عالم. مواظب آدمهای دورتون باشید! .

هیچکدوم از همه ی رهگذرهای چشمهای آینه من نیست. فک می کردم خیلی زودتر به سنی برسم که گقتن از گذشته هام یا اعترافم از گذشته ها - چون گذشتن- دیگه برام فرقی نکنه. اما هنوز برام فرق می کنه. هنوز مثل هجده سالگی هام دلم پیش پسرای بیس ساله می مونه و یادم می ره که اخرین اسفند بیست و هشت ساله شدم. زیر بارون کلاه پالتومو می ذارم سرم و می کشم تا سر ابروهام دستامو فرو می برم توی جیب های کم عمقم و ادامه می دم به راه رفتن.

طریقت و فلسفه نبرد من. در سرزمینی که گیاهی در آن نمیروید. اینجا نوع و کاربردش تغییر یافته است. من در هر لحظه همان راهی را که عقل و دانش و عاطفه ام بگوید می رود. یک سری راهها معلوم است ولی بقه را خود خواهم ساخت. اما برای در راه بودن آفریده نشده ام. از فردا خبر ندارم که چه خواهم شد و چه خواهم کرد. شاید دانسته های فردایم تمامی دانش امروزم را باد تمسخر گیرند.

یه آهنگ بی کلامی بود گوشش میدادم خوشم میومد ازش. یه بار همزمان باهاش نوشتم . آهنگ رو گم کردم یادمم نمیاد چی بود گمونم از نیکپای بود شاید! نوشتش همینجوری بود تا یه بار بعدترش زد به سرم و رکورد و از این صحبتا! داشتم تو گوشی میچرخیدم . دلم کشید اینبار پست صوتی. گوش شنوام و دل میسوزنم و اروم و سبک میشن. ادم حق داره دلش بگیره دیگه . ناشکریم نیست! اما دیگه خیلی زیاده .

رقص واژه ها را دیده ام اشک چشم. By نافله ی شب های من. رقص واژه ها را دیده ام. اشک چشم ها را به تصویر کشیده ام. و تمنای با تو بودن و ماندن را نیز به زنجیر. همیشه بهترین ها را برایت خواسته ام. دل ت سرشار از عشق. دنیای ت مملو از آرامش. و آسمان نگاهت پر از شهاب سنگ های آرزو. بخوان آوازه خوان دشت تنهایی. که می دانم این بار. شانه های مهربانی را یافته ام.