شآدمآن م ڪه پ وستینے پ هט ڪن م به زیر احسآس ت . سلام بچه ها دو تا مطلب می خواستم بهتون بگم. اولی اینکه یه دامنه جدید برا وبلاگم گرفتم حالا شد دو تا اسمشم. دومی هم اینکه والمتاینتون مبارک. مادرم وارد خانه شد و به طرف بخاری زهوار در رفته رفت تا گرمایی به دستانی که از سرما قرمز شده بودند بدهد.

ایمیل منه 24 ساعت شبانه روز و 7روزه هفته آنلاینم. بی خبر رفت و بی صدا برگشت. نسیم پرده های حریر اتاقمو میرقصوند صدای گنجشک ها گوشتو نوازش میکرد نور خورشید از لای برگ های درخت انجیر عبور میکرد و صاف میخورد به توری پنجره شاید قصدش بیدار کردنم بود ی چشمی به گوشیم نگاه کردم و دیدم ی ربعی وقت دارم تا ساعت 6 چشامو بستم و بالشتو گذاشتم رو سرم تا ازاون دقیقه های باقی مونده مفید استفاده کرده باشم . دوست دارم بقیه ی این روایتو تو ادامه بدی.

اولی بودی و تا آخر گرفتار توام. آخرین هستی و از اول وفادار توام. با تو بودن را کسی امدازه ی من حس نکرد. هرچه هستی هرچه باشی باز هم به یاد توام. او میدانست که فاصله چه به روز آدمی می آورد. راه هست حتی در دل کوه. دیگه ازت خسته شدم همش دروغ میگی به من. فریبتو نمیخورم برو خودت و گول بزن. آبی چشمات دروغه گرمی دستات دروغه.

دلمان خوش است که مینویسم.

وقتی تو با من نیستی. دلم برای کسی تنگ است . دلم براي كسي تنگ است. به مهماني گلهاي باغ ميآورد. دلم براي كسي تنگ است. به عمق آبي درياي واژگون ميدوخت. و شعرهاي خوشي چون پرنده ميخواند. دلم براي كسي تنگ است. و مهرباني را نثار من ميكرد. دلم براي كسي تنگ است. كه تا شمال ترين شمال. و در جنوب ترين جنوب.

افسوس که درد را از هر طرف نوشتم باز هم درد بود و. درمان را که نوشتم نامرد . اینجا کلبه ی تنهایی من است خوش آمدی. از لبه ی شیروانی مدرسه . تمام زندگی رو دوره کردم. که یک بارم شده دورت بگردم. اگه صد بار دیگه من بیفتم. صدو یک بار دیگه بر میگردم. مث یک کوه پا برجام بانو.