دانلود مطالب صفحه حس به صورت pdf. برای لحظات بعدی که قرار است نباشی. غريبه اى را تماشاگر شدى.

برای خودم تنگ میشود . به سلامتيه اونے که تو عصبانيت خواست آرومم کنه. هر چے از دهنم درومد بهش گفتم. چرا که قرمزی چشمهایت دل میشکند . گاهی دلم عجیب هوای تو را میکند . گاهی دلم عجیب هوای تو را میکند .

گاهی به قدری دلم برایت تنگ میشود. اگر تمامم در نگاهت نباشد. این دنیا چه سیاره عجیبی میشود. و حالا من که اهلی ات شده ام. دیگر برایم مردی نیستی مثل هزاران مرد دیگر. چون فقط تویی که برایت مرده ام. و اینروزها که مهربان نیستی. بیچاره می فهمد که فاتحه اش خوانده است.

ZêñÐêgï hå ê ï åh ê ïÐ. بیا حواسمان را پرت کنیم مال هر کس دورتر افتاد عا شق تر است. اول خودم حواسم را بده تا پرت کنم. ترس دست میاندازد توی وجودم. درست مثل انگشتهای تو که میرفت بین موهایم. ترس لانه کرده در وجودم. سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت. بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام.

گالری نقاشی آوای رنگ, ملیحه درگاهی.