Date Range
Date Range
Date Range
مردی مقابل گل فروشی ايستاد. او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر ديگری بود سفارش دهد تا برايش پست شود . وقتی از گل فروشی خارج شد دختری را ديد که در کنار درب نشسته بود و گريه می کرد.
しѺ e TaK sEtArE MaN しѺ e. درد و دل و ارزو. برام خیلی دعا کنید دوستان عزیز خیلی حال و روز افتضاحی دارم. خدایا کاش میشد بیای رو زمین کنارم بشینی روبه روم بغلت کنمو بلند بلند گریه کنم توهم بگی غصه نخور عزیزم درست میشه خودم برات حلش میکنم این که ناراحتی نداره اون وقت بشینم از تمام درد و رنجام ازز تمام بدبختی یا و بیچارگی هام برات بگم . بگم یا منو ببر با خودت بالا یا زندگیمو مث قبل کن بگم . خواستی ببخشیش اما غرورت نمیزاشت. فقط ی لحظه فکر کن.
یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین دو نفر. همین که دستت رو آروم بگیره. این یعنی من هستم تا آخرش. نامت را بر کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد. تا گواهی بر معصومیت تو باشد.
حس شاعریم رو از الطاف خداوند مهربانم میدونم. و کسی که خیلی برام عزیزه. خوشحال میشم نظرات و انتقادتون رو بهم بگید. بی شک تمام هستی ام به نام توست. اشعار مرا باد از باغ کودکی. به ناگه به درخت کهنسال پیری رساند. و چه زود هنگام تمام رویای مرا با خود برد. که نشانه اش پاییز بود. تو ای بهار پیش رو. شنیده ام خوش خبر می آیی.
خدا ما رو برای هم نمی خواست. و ۵ ساله شدنش مبارک. هر دفعه میام یه چیزی بنویسم. ولی وقتی تو سراغی ازم نمیگیری . همه چیز یادم میره و از دستت ناراحت میشم. ولی دریغ از یه حرف حتی یه کلمه! امیدوارم بهت خوش بگذره این روزا. صدای نفسهایت را از پشت هیچ پنجره و دیواری نمیشنوم. به کام دل در آغوشت نگیرم.
شب در چشمان من است. یادداشت های یک دانشجوی نیمه روانی. یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود. بخوان مرا خط به خط. که من از برم این قصه ی تنهایی. رهگذری که چندی پیش تمنای دل کوچکم بود! فاش نخواهم کرد .
و پایی در هوا . دیگر طاقت رویاهایم تمام شده! رسیدن می خواهد . که به هر جرعه .
حرفاي ب ي ر ب ط. آنکس که بداند و بداند که بداند. اسب خرد از گنبد گردون بجهاند. آنکس که بداند و نداند که بداند. بيدار کنيدش که بسي خفته نماند. آنکس که نداند و بداند که نداند. لنگان خرک خويش به منزل برساند. آنکس که نداند و نداند که نداند. در جهل مرکب ابدالدهر بماند. سخني با مد عيان تفسير كتاب خدا .
من امروز به بلاگسکای کوچ کردم . فقط محض اطلاع گفتم . استاد که اومد انقده جا خوردم . ریش گذاشته بود صورتش سیاه شده بود .
ღ ال ی ج ون ღ. تا بعد بهتر می شود! فکری برای این دل تنهای. این روزگار و رسم اوست! این جمله را با تلخی اش. اوم دم بگم من دیگه دارم می رم کسی نیاد بگه الهه چرا بی معرفت شدی. ما هم رفت نی شدی م. خدایا این روزا زودتر بگذر. از زندگی از این همه تکرار خسته ام.
دختری که با صدای بلند فکر میکنه! 1570;مارگیر وبلاگ. هر بار به شکلی دیگر. این جمله رو چند سال پیش یه جایی خوندم . جالب بود برام تجربه ی ب عدهای متفاوت دوست داشتن و تجربه ی شخصیت های مختلفی که کنار آدمهای مختلف پیدا میکنم.
تو را دوست خواهم داشت. از زبان یک بانو برای مردی که مرد خواهد ماند. ناهار را خورده ایم و زیر آفتاب کم جان آبان دراز کشیده ایم . حرف می زنیم و می خندیم و زندگی زیباتر از همیشه است . تو را دوست خواهم داشت . ظ توسط ܓ ܓ مریمܓ ܓ.