Date Range
Date Range
Date Range
اوایل وقتی شروع کرد برام از دورگه بودن و تبعاتش بگه باورم نمیشد که این موضوع به اینجا بکشه! و چله بهم گفت که وسط میزان به دنیا آمدی و باید میزون بمونی. یعنی نه باید زیاد High بشی و نه زیاد Down! به هر حال امروز روزی پنجاه و سه سال پیش توی بیمارستان میثاقیه تهران به دنیا آمدم و تا حالاش که خوش آمد امیدوارم بعد از این هم خوش بیاد. بابت تمام پیام های تبریک دوستان همینجا جلو جلو تشکر میکنم. نوشته شده در یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲ ساعت توسط ستایش.
و ناگهان چقدر زود دیر میشود. وقتی شانه هایت مدت هاست به علامت نمی دانم و انگار حالا حالاها هم. خیال پایین آمدن ندارد . وقتی تمام بهانه ها را گرفته ای و دیگر گرفتنش از نگرفتنش برایت سخت ترست .
دنیا از روزی شروع کرد شبیه داستانای من شدن. سالی که نکوست را از کجا بدانم وقتی که. بعضی آدما مثه چایی سبز. حتی اگه خاصیتیم داشته باشن مزه ی بدشون باعث میشه. خیلیا بیخیال خاصیتشون بشن! تاریخ پنجشنبه ۱۸ مهر۱۳۹۲. ماه خرداد ماه عجیب و در عین حال ماه هیجان انگیزی بود. از انتخابات و امتحانو گرفته تا دعوا و دیدار غیر منتظره و. امتحانات خیلی زود تموم شد. دلمون تنگ میشه واسه شیطنتای ترم اول.
امشب دلم برای بودنت تنگ شده. خدایا همیشه صدای قدم هایت را همراهم حس کرده ام. دست و دلم به واژه ها نمی رود. برای تازه شدن هیچ گاه دیر نیست. ماهی سرخ کوچک دلم در تنگ آبی اش می خندد.
ز پس پرده ی دل دوش بدیدم رخ یار. شدم از دست و برفت از دل من صبر و قرار. کار من شد چو سر زلف سیاهش درهم. حال من گشت چو خال رخ او تیره و تار. گفتم ای جان شدم از نرگس مست تو خراب. گفت در شهر کسی نیست ز دستم هشیار. گفتم این جان به لب آمد ز فراقت گفتا. چون تو در هر طرفی هست مرا کشته هزار. گفتم اندر حرم وصل توام مأوی بود. گفت اندر حرم شاه که را باشد بار. گفت تا داغ محبت بودت بر رخسار. گفتم ای جان جهان چون که مرا خواهی سوخت.
امروز اومدم جواب نامه و حرفهایت را بدهم.
اون روز سره ظهر که بچه ها از مدرسه تعطیل میشن با کلی خستگی منتظر اتوبوس بودم که دیدم یه دفعه یه دعوای خیلی بچه گونه پیش اومد ومردم هم ایستاده بودن و نگاه میکردن دخترها هم طبق معمول که یه دعوا میبینن تنشون میلرزه شروع کردن به خدا خدا کردن. بعداز اینکه دستگیرشون کردن بایه سرعت زیاد وآژیر کشون رفتن یکی نگه یه باند قاچاقچی گرفته بودن! منم جریانو واسش توضیح دادم از اونجایی که شانس اوردم وطرف آدم فهمیده ای بود کلی معذرت خواهی کرد منم گفتم خواهش میکنم حواستون رو بیشتر جمع کنین.
همیشه در انتظار خواهم ماند شاید او ارام گیرد. اما نه مثل فروغ خسته و افسرده و زار . من حتی خسته هم نیستم دیگر . بس که دیوارهای تحمل بالا رفته اند. حالا فکر کن این گروه ۴ نفره شده زندگی من. جیب هایمان دستهایمان نگاه های مان عشق هایمان. دلیل دارم اما نمی گویم تا روزی بپرسی. من شبیه تو شدم! تو و باز هم تو.
امیدوارم به همراه خانواده و در صلح در کنار او باشید. جوابی تحقیرآمیز را در افکار عمومی به سناتور آمریکایی داد. اما جنجالی ترین سخن رییس جمهور زمانی زده شد که دکترروحانی مدعی انتشار فکت شیت مذاکرات لوزان در همان روز اول شد! و قطعا چنین جوابی با روانه بیمارستان کردن پرسش کنندگان شیرازی سازگاری ندارد.
همه عمر خود بر باد کردیم و بر تن خود بیداد کردیم و شیطان لعین را شاد کردیم. عاشق را دلی بی غش باید. و سینه ای از شور آتش. دل عاشق خانه شیر است. کسی درآن درآید که از جان سیر است. عیب است بزرگ برکشیدن خود را. وز جمله خلق برگزیدن خود را. از مردمک دیده بباید آموخت. دیدن همه کس را و ندیدن خود را. زاد برگیر که سفر نزدیک است و ادب آموز که صحبت ملوک.
ای راهب کلیسا کمتر به زن به ناقوس. خاموش کن صدا را نقاره میزند طوس. آنجا که زائرینش گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس. همه شب صورت خود را به خدا خواهم کرد. از خدا خواهش دیدار تو را خواهم کرد. تا کهج ان دارم و بر سینه نفس می آید. بر تو و عشق تو ای امام رضا جان وفا خواهم کرد. خوش امدی رضا جان جانم فدا نمایم. تبریک من پذیری باشد همین دوایم.